مخالفت علامه طباطبایی با رژیم جعلی صهیونیستی و حمایت ایشان از مردم فلسطین در حد نوشته و حمایت تئوریک و نظری باقی نماند. به گواه اسناد خیلی محرمانه ساواک، علامه در سال۱۳۴۹ به صورت علنی و عملی وارد میدان کمکرسانی به ملت مظلوم فلسطین شد.

میگویند در اینجای تاریخ که ما ایستادهایم، «وسط» معنا ندارد. مختصات جبهه حق و باطل آنقدر آشکار و عیان پیش چشم مردم چهارگوشه دنیا قرار گرفته که راهی جز انتخاب یکی از این دو وجود ندارد. یک جا باید مکث کنی، نگاهی به خودت بیندازی و تکلیفت را روشن کنی که طرفدار حق هستی یا هوادار باطل. در روزگاری که طوفان الاقصای فرزندان مقاومت، پرده از چهره کریه رژیم اشغالگر قدس برانداخته و رهبران جنایتکار این رژیم به طور علنی از تصمیمشان برای از بین بردن نسل فلسطینیان میگویند و برای رسیدن به این هدف شوم، از حملات نظامی وحشیانه به اهداف غیرنظامی حتی بیمارستانها و استفاده از سلاحهای ممنوعه تا تنگتر کردن هرچه بیشتر محاصره در بزرگترین زندان روباز جهان - غزه - از هیچ کار غیرانسانی دریغ ندارند، دیگر جایی برای تردید نمیماند. در این میان اما بعضیها همچنان بر طبل بیطرفی میکوبند؛ حتی بعضی که برچسب مسلمان و مذهبی بر پیشانی دارند!
بعد از عملیات طوفان الاقصی، بیش از هزار کودک فلسطینی به شهادت رسیده اند
برای این جماعت، شاید شاهد مثال آوردن از دغدغهمندی یکی از درخشانترین چهرههای معاصر جهان اسلام نسبت به ماجرای فلسطین، تلنگر راهگشایی باشد. بخشی از افکار عمومی ایران، معتقد است مرحوم علامه «سید محمدحسین طباطبایی»، سراسر زندگی خود
