مشارکت کودک در کارهای خانه حس توانستن و مفید بودن را در او تقویت میکند. پژوهشهای رشدی نشان میدهد انجام کارهای متناسب با سن کودک، باعث عزتنفس و مسئولیتپذیری بیشتر میشود.


نشریه اصلاح طلب «صدا» در شماره جدید خود مدعی شده است که قالیباف و تیم رسانهای او دنبال انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری هستند!
دو هفته پیش هم روزنامه رئیس شورای اطلاع رسانی دولت به بهانه انتشار خبر استعفای عارف در رسانههای نزدیک به رئیس مجلس، آنها را به همصدایی با براندازان متهم کرده بود!


مهدی رسولی مداح اهل بیت(ع) در صفحه شخصی خود در ایکس نوشت: با فحاشی هیچ حرف حقی به بار نمی نشیند و باطلی از رمق نمی افتد.
علی اکبر ولایتی مشاور ارشد مقام معظم رهبری در صفحه شخصی خود در ایکس به ادعای امارات درباره جزاریر سه گانه ایران واکنش نشان داده است.


این سخن از علامه مصباح یزدی است:
قطعا محبتى كه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به همه شيعيان دارد، از محبتى كه پدر و مادر به [فرزندانشان] دارند به مراتب بيشتر است.
به همين دليل است كه براى گناهان شان استغفار مى كنند. بسيارى از بلاهايى كه مستحق آن مى شويم، به دعاى امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر طرف مى شود. (۱۳۸۴/۰۴/۱۴)
در این رویداد که با حمایت مالی بلوبانک وابسته به بانک سامان و با اجرای سازمان منطقه آزاد کیش برگزار شد، شرکتکنندگان بدون رعایت شئونات اسلامی و با پوشش نامناسب حضور یافتند.

«رفتارشناسی اتفاقاتی که این روزها در زمینه کشف حجاب رخ می دهد و به طور کلی، هنجارشکنی های غیر عادی در برخی مراسم، رویدادها و ... نشان از این دارد که حضور یک جریان سازمان یافته در پشت پرده برای عادی سازی کشف حجاب و برهنگی امر غیرقابل تصوری نیست». این بخشی از گزارش جهان نیوز بود که حدود ده روز پیش با عنوان «برنامه نهادهای اطلاعاتی برای مقابله با پروژه کشف حجاب چیست؟» منتشر شد.
در تازه ترین مورد، ماراتن دومیدانی جزیره کیش که با مجوز شورای تأمین، حمایت مالی بلوبانک وابسته به بانک سامان و با اجرای سازمان منطقه آزاد کیش برگزار شده است، به نمادی از ترویج و تبلیغ بی بند و باری تبدیل شد.
، فیلمها و کلیپهای منتشرشده از این مسابقه نشان میدهد بسیاری از زنان شرکتکننده، نهتنها برخلاف فرهنگ ایرانی اسلامی عمل کردهاند، بلکه حتی کوچکترین التزامی به پوشش به ظاهر تعریفشده مسابقه نیز نداشتهاند؛ تا جایی که اسکارف موجود در پک استارتی که مثلاً از سوی هولدینگ برگزارکننده ارائه شده بود نیز بهطور گسترده عملاً بیاعتبار و بلااستفاده رها شده است.
نکته مهم و تأملبرانگیز آن است که در خط آغاز مسابقه حتی یک تذکر ساده هم داده نشده و بهگونهای عمل شده که گویی هیچ الزام و ضابطهای وجود ندارد؛ تا جایی که شرکتکنندگان با پوشش کاملاً نامناسب بدون کوچکترین اخطار یا ممانعت وارد مسیر مسابقه شدهاند.
پیگیریها نشان میدهد که این رویداد در شورای تأمین کیش تصویب شده است. همچنین در سطح جزیره بنرها و استندهای اطلاعرسانی درباره ضوابط پوششی نصب شده بود اما این اقدامات ظاهراً تنها برای رفع تکلیف و ظاهرسازی بوده است و هیچ نظارتی هنگام برگزاری بر اجرای این هشدارها وجود نداشته است.
در عمل هیچ سازوکار نظارتی مؤثری اجرا نشده و آنگونه که تصاویر منتشرشده نشان میدهد، حجم قابلتوجهی از هشدارها و مقررات، عملاً به مرحله اجرا نرسیده و کاملاً بیاثر شده است.
البته این وضعیت محدود به کیش نیست. در تهران نیز در فضاهای عمومی و ورزشی مانند باشگاه انقلاب، فاز شمالی بوستان یاس فاطمی، پارک پردیسان و برخی نقاط مشابه، بارها شاهد حضور افرادی با پوششهای بهشدت نامتعارف و مغایر با فرهنگ عمومی ایرانی اسلامی هستیم و در اغلب موارد هیچگونه نظارت مؤثر یا برخورد بازدارندهای مشاهده نمیشود.
طبیعی است در شرایطی که کلانشهرها نیز دچار رهاشدگی نظارتی شدهاند، الگوی این بی بند و باری و بیتوجهی به مقررات در رویدادی مانند ماراتن کیش نیز بازتولید شود.
وقتی هشدارها داده شده؛ چرا نظارت اجرا نشده است؟
این پرسش اساسی اکنون پیش روی افکار عمومی قرار دارد چگونه ممکن است یک رویداد ورزشی در سطح ملی و بینالمللی، با وجود هشدارهای مکرر و صریح، به وضعیتی برسد که پوشش نامناسب شرکتکنندگان به حاشیه اصلی مسابقه تبدیل شود؟
شورای تأمین کیش چگونه از اجرای مصوبات خود اطمینان حاصل کرده است و پلیس به عنوان متولی نظم و امنیت در روز مسابقه، چه سازوکار نظارتی را اعمال کرده و چرا این حجم از بی فرهنگی رخ داده است؟
همچنین هولدینگ برگزارکننده دقیقاً چه برنامهای برای مدیریت پوشش و اجرای الزامات داشته و چرا در عمل هیچ نشانهای از آن دیده نشده است و فدراسیون دوومیدانی چه استاندارد یا نظارتی برای این رویدادها تعریف کرده و چرا هیچیک از آنها در جریان مسابقه اجرا نشده است؟
با توجه به حساسیت اجتماعی و الزامات قانونی درخصوص پوشش، انتظار میرفت که مدیریت صحنه، نظارت لحظهای و کنترل اجرایی با دقت بسیار بیشتری انجام شود؛ اما خروجی این مسابقه نشان میدهد که نظارت عملاً رها شده و هیچ سازوکار مؤثری در میدان وجود نداشته است.
همانطور که حجتالاسلام اژهای، رئیس قوه قضائیه، چند روز پیش در استان یزد تأکید کردند، ترویج ناهنجاریهای اجتماعی بهویژه در حوزه عفاف و حجاب، یکی از حربههای دشمن در جنگ ترکیبی علیه ملت ایران است؛ بنابراین انتظار حداقلی این است که برگزارکنندگان، شورای تأمین، پلیس و فدراسیون دوومیدانیدر برابر افکار عمومی شفافسازی کنند و توضیح دهند چرا با وجود هشدارها و مقررات رسمی، اجرای این ضوابط در روز مسابقه بهصورت کامل نادیده گرفته شده است.
برخورد با همه کسانی که در اجرای این برنامه به این صورت نقش داشتهاند، انتظار کاملاً به جایی است. مسئولانی که عملاً با بی عملی یا کمک خود به این پدیده ضدفرهنگی، باعث شکل گیری یک صحنه کاملا ضدفرهنگی و مشکوک شده اند. این دیگر غفلت شهروند نیست، حرکت مشکوک برخی مسولان است که بدون برخورد لازم میتواند تبعات وخیمی برای فرهنگ کشور داشته باشد.
ترویج سازمانی ابتذال در کیش و مسئولیت مهم پزشکیان و اژهای
در همین باره خبرگزاری فارس نیز نوشت: انتشار تصاویر ماراتن زنان در جزیرۀ کیش، موجی از واکنشهای انتقادی را در پی داشته است.
در این رویداد که با حمایت مالی بلوبانک وابسته به بانک سامان و با اجرای سازمان منطقه آزاد کیش برگزار شد، شرکتکنندگان بدون رعایت شئونات اسلامی و با پوشش نامناسب حضور یافتند.
برخی کارشناسان معتقدند بلوبانک که سال گذشته بهدلیل افشای اطلاعات مشتریان تحت فشار قرار داشت، اکنون برای ترمیم وجهۀ خود به سراغ شیوههای غیرمتعارف تبلیغاتی رفته است.
بهگفتۀ کارشناسان رسانه، هرچند تحریک هیجانات و ابتذال ممکن است توجه سریع ایجاد کند، اما اثر پایدار ندارد.
ضمن اینکه چنین درآمدهایی، قطعاً مصداق کسب حرام محسوب میشود.
درحالیکه دربارۀ افراد هنجارشکن معمولاً بر اقدامات فرهنگی تأکید میشود، دربارۀ شبکهها و مجموعههایی که بهصورت سازمانیافته به ترویج ناهنجاری میپردازند، اجماع بر برخورد قاطع قضایی و اداری وجود دارد.
تکرار اینگونه اقدامات در کیش نشان میدهد که برخوردها از بازدارندگی کافی برخوردار نیست.
به باور ناظران، قوهقضائیه باید با جریمههای سنگین مالی و کیفری، نسبت دقیق میان جرم و جریمه را برقرار کند تا مانع تکرار چنین رفتارهایی شود.
این جریمهها باید آنقدر بازدارنده باشند که هیچ نهاد اقتصادی، هنجارشکنی را مسیر موفقیت تجاری نبیند.

1) قبل از صحبت کردن فکر کنید
سریع ترین راه برای جلوگیری از آسیب رساندن به احساسات دیگران این است که قبل از هر کلمه ای که به زبان می اورید، خوب فکر کنید. بعضی از افراد هستند که نمی دانند چه می گویند و در نتیجه مدام به احساسات دیگران آسیب وارد می کنند و همین امر باعث می شود که دیگر هیچ کس آن ها را قبول نداشته باشد. پس شما نیز قبل از گفتن هر جمله اول آن را مزه کنید.
2) اضطراب و حسادت خود را کنترل کنید
انواع احساسات مختلف در زندگی هستند که نمی توانید جلوی آن ها را بگیرید اما نباید به طور مدام اضطراب و حسادت داشته باشید. یاد بگیرید که چگونه با وجود مشکلات در زندگی به دنبال شادی بگردید.
خودتان را با هیچ کس دیگر مقایسه نکنید و سعی کنید از اطلاعاتی که دارید استفاده کنید و خودتان را قبول داشته باشید و حسرت زندگی دیگران را نخورید. زندگی یک موهبت بزرگ است که اکنون فرصت دارید از آن استفاده کنید.
مادر شهیدان محمد و حسن باقری در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبرانقلاب

آیت الله میرباقری در صفحه شخصی خود در ایکس نوشت: بی تردید شیطان انسان را رها نمی کند و تدبیر هم دارد.

تیترزنی روزنامه رئیس شورای اطلاع رسانی دولت از کاهش قدرت خرید مردم.

قالیباف رئیس مجلس در نشست خبری به مناسبت روز مجلس اظهار داشت: قانون جدید قیمت سوخت مانع قاچاق سوخت نخواهد شد و چندان هم باعث کاهش مصرف نمی شود.

در زادروز آقا مرتضی سرهنگی، مردی که روایت جنگ را از فراموشی نجات داد، به مسیر نویسندهای سر میزنیم که با صداقت و سماجت، حافظه یک ملت را گرد آورد و به ادبیات مقاومت جان تازهای بخشید.

تصور کنید نویسندهای هستید که سالها بیهیاهو، تنها با عشق به یک آرمان، در گوشهای از تاریخ ایستاده و حافظه یک ملت را با قلم خود گره زدهاید. و بعدتر، نه یک منتقد ادبی، بلکه رهبر یک کشور از شما قدردانی کند. او کار شما را «بسیار بزرگ و بااهمیت» بنامد، برای تلاشهای شما در حفظ میراث مقاومت تشکر کند و حتی در دیداری صمیمانه بگوید: «اگر بنده شاعر بودم، یقیناً در مدح شماها، در مدح آقای سرهنگی... قصیده میساختم؛ حقیقتاً جا دارد...»این سرنوشت «مرتضی سرهنگی» است؛ نویسندهای که نامش نه تنها با ادبیات، بلکه با «حیات» بخش بزرگی از خاطرات دفاع مقدس گره خورده است. در زادروز این ادیب، مروری داریم بر مسیری که یک خبرنگار جوان، راوی و «سرهنگ حوزه فرهنگی» نام گرفت.
آغاز یک مسیر
عشق سرهنگی به روایت و مطالعه از کودکی و از دل نازیآباد تهران ریشه گرفت؛ عشقی که او را به سرعت برق و باد به سوی تنها دکه روزنامهفروشی میکشاند. او خود میگوید: «وقتی پول توجیبیام به ۵ تومان میرسید برای خرید مجله «کیهان بچهها» به سرعت برق و باد خودم را به بازار دوم نازیآباد میرساندم... خواندن این مطالب آنقدر برایم لذتبخش بود که متوجه گذرزمان نمیشدم.»این علاقه، او را به روزنامهنگاری کشاند و با آغاز جنگ تحمیلی، مرتضی سرهنگی خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی، با دفترچهای کوچک در دست، راهی جبهه جنوب شد. او به زودی دریافت که در بارش گلوله و آتش، فرصت برای نوشتن کم است و برای ثبت حقیقت، باید به دنبال روایتی «جدید» باشد. او تنها به گزارشگری اکتفا نکرد، بلکه به سراغ آثار جهانی درباره جنگ رفت تا بفهمد چگونه میتوان قصهای گفت که هیچکس تا به حال راوی آن نبوده است.در اوج جنگ، زمانی که احساسات ملی در بالاترین حد خود قرار داشت، سرهنگی تصمیم عجیبی گرفت که نشان از عمق نگاه او به روایتگری داشت: رفتن به سراغ اسرای عراقی.این روزنامهنگار جوان، با ضبط صوت کوچک خود، روزها و شبها را در اردوگاههای نگهداری اسیران سپری کرد و خاطرات تجاوزها و کشتارهای آنها را از زبان خودشان ضبط کرد. این ابتکار، نه تنها برای ثبت تاریخ، بلکه برای شناخت ملت ایران از زبان دشمن بود. محسن مؤمنی شریف درباره این خلاقیت میگوید: «آقای سرهنگی زمانی که جوانی ۲۱ یا ۲۲ ساله بوده، دست به کاری زد که کسی در آن زمان آن را مهم نمیپنداشت... اینکه برای شناخت مردم ایران به سراغ اسرا برویم و از زبان دشمن، مردم خودمان را بشناسیم و بشناسانیم. این درک از همان فرزند زمان خود بودن ناشی میشود.»
حاصل این تلاشها، ستون معروف «اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی» بود که اوایل دهه ۶۰ در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شد و یک زاویه دید کاملاً متفاوت و تازه را به ادبیات جنگ اضافه کرد.
.png)
بنیانگذاری «راه زینبی»
با وجود تمامی روایتهایی که سرهنگی ثبت کرده بود، او به کمبود یک ساختار منسجم برای ثبت تاریخ جنگ پی برد. او میدید که خاطرات گرانبها در حال گم شدن هستند. برای همین، در ظهر داغ تیرماه سال ۱۳۶۷، مرتضی سرهنگی و هدایتالله بهبودی تصمیمی بزرگ گرفتند؛ بنیانگذاری دفتر ادبیات و هنر مقاومت در حوزه هنری.این اقدام، شروعی سخت اما روشن بود. اتاقی کوچک با دو صندلی، تبدیل به محلی شد که قرار بود «خاطرات را ثبت کنند تا در دل تاریخ بماند.»غلامعلی حداد عادل با ستایش از این اقدام تاریخی میگوید: «یک عده کار حسینی کردند و یک عده کاری زینبی در کربلای جبهههای ایران؛ آقایان بهبودی و سرهنگی کار زینبی کردند.»حداد عادل که خود سالها پیش در پی یافتن یک خاطره جنگی برای کتابهای درسی راهنمایی بود و دچار قحطی روایت بود، آمارهای امروزی دفتر را «افتخارآمیز» میخواند و تأکید میکند که این مجموعه، مانند یک «معدن بزرگ» است که باید حفظ شود.
سرهنگ حوزه فرهنگی و فرهنگ دهخدا
تأثیر مرتضی سرهنگی بر ادبیات جنگ ایران، فراتر از کتابهای تألیف شده توسط خود اوست. او مربی، مشاور و الهامبخش صدها نویسنده جوان بوده است. او مانند یک «موزهدار»، از این ذخیره گرانبها مراقبت میکند.احمدرضا درویش (کارگردان سینما)، او را به یک مرجع ضروری تشبیه میکند و میگوید: «مرتضی سرهنگی مانند فرهنگ دهخدا عمل میکند... او عیار ادبیات ما است و ذخیره بزرگی در حوزه ادبیات جنگ و از مفاخر بزرگ کشور ما است.»مسعود دهنمکی، (کارگردان سینما)، با بیان کنایهآمیزی او را «سرهنگ حوزه فرهنگی» میخواند و میگوید: «معمولاً سرهنگها به روی مین نمیروند و تنها نیروها را میفرستند، ولی در حوزه فرهنگ سرهنگها روی مین فرهنگی رفتند. در واقع آنها اول این کار را شروع کردند تا دیگران ادامه دهند. جرأت قلم به دست گرفتن را به بچههای جنگ دادند.»
.png)
امید و نوشتن علیه فراموشی
امروز، مرتضی سرهنگی با کولهباری از تجربه، در آستانه هفتاد و سومین زادروز خود، هنوز هم بر اهمیت راهی که آغاز کرده، تأکید دارد. او جوهر اصلی کار خود و همکارانش را «نوشتن علیه فراموشی» میداند و معتقد است که ثبت و بازتاب حقیقت دوران دفاع مقدس، فراتر از ثبت صرف تاریخ است؛ بلکه یک وظیفه اجتماعی است: «ما باید فداکاریهای نظامی دفاع مقدس را مطرح کنیم. این فداکاریهای نظامی به فداکاریهای اجتماعی تبدیل میشوند. یعنی باید روحیه دوران دفاع مقدس را به اجتماع امروز خودمان انتقال دهیم.»او مهمترین دستاورد این میراث گرانبها برای جامعه امروز را «امید» مینامد و با لحنی شاعرانه، گرمای ادبیات جنگ را تسکیندهنده سرمای مشکلات میداند: «ما الان یک گرمایی را از لابهلای آثار ادبیات جنگ احساس میکنیم. ما هم دست و دل خودمان و هم دست و دل ملتمان را روی این گرما میگیریم. نام دیگر این گرما، امید است. ما با گرمای این امید، سرمای مشکلات این مملکت را پشت سر میگذاریم و حالا حالاها این سرزمین، این فلات کهنسال به گرمای این ادبیات احتیاج دارد، به سربازان زمان جنگ احتیاج دارد، جوانمردانی که وقتی به خاک افتادند، بیش از هزار مرد بودند.»
.png)
و اینجاست که رسالت او در تمام این سالها خلاصه میشود. به این ترتیب، مرتضی سرهنگی نه فقط یک نویسنده یا روزنامهنگار، بلکه یک گنجینهبان بیدار است که میراث مقدس یک ملت را در برابر غبار فراموشی و تحریف حفظ کرده است. راهی که او با یک اتاق کوچک و دو صندلی شروع کرد، امروز به بزرگترین سرمایه فرهنگی کشور در حوزه مقاومت تبدیل شده؛ مسیری که به گفته رهبر انقلاب، باید تا سالهای طولانی ادامه یابد. میراث مرتضی سرهنگی، چیزی نیست جز تداوم امید در کالبد تاریخ.
رئیس مجلس گفت: اعتقاد من این است که ملت ایران یک هستهی سخت 90 میلیون نفری هستند و در مقابل دشمن متجاوز یکپارچه است.

دومین نشست خبری محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی بهمناسبت روز مجلس و گرامیداشت شهادت آیتالله مدرس با حضور نمایندگان رسانههای داخلی و خارجی دقایقی پیش آغاز شد.
قرار است در حاشیه نشست خبری رئیس قوه مقننه، جوایز دومین جشنواره رسانهای بهارستان تقدیم برگزیدههای این جشنواره شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی در آغاز طی سخنانی ضمن تبریک فرا رسیدن هفتهی مجلس و گرامیداشت یاد آیتالله مدرس و شهدای جنگ تحمیلی 12روزه، بیان کرد: در خرداد امسال زمان نشست خبری ما اعلام هم شد ولی با تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا مواجه شدیم؛ بنده در برابر ملت عزیزمان سر تعظیم فرود میآورم. وقتی مردم با این تجاوز روبرو شدند، با گذشت، محبت و بزرگمنشی از هرآنچه کوتاهی و نقص در ما مسئولان بود گذشته و همه یکپارچه در مقابل این تجاوز ایستادند.
وی گفت: اعتقاد من این است که ملت ایران یک هستهی سخت 90 میلیون نفری هستند و در مقابل دشمن متجاوز یکپارچه است. این ملت قابل تقدیر است و شایسته این هستند که بعد از اینکه از جنگ با پیروزی قاطعانه بیرون بیاییم، امروز آن محبت ملت را با کار و تلاش و حل مشکلات پاسخ دهیم. ما در این جنگ غافلگیر نشدیم ولی در نوع طراحی و عمل دشمن که واقعاً تجاوز تروریستی وقیحانهی هیئت حاکم تبهکار رژیم صهیونی با کمک آمریکا طراحی کرده بودند، بود و ما از نوع طراحی غافلگیر شدیم ولی با درایت و شجاعت مقام معظم رهبری در لحظات اولیهی تجاوز، جایگزین همهی سردارانی که به شهادت رسیده بودند، منصوب شده و بهصورت حضوری توجیه شدند.
قالیباف اظهار داشت: ما قریب به پنج روز بر آسمان و زمین دشمن صهیونی تسلط داشتیم و دشمن روز ششم و هفتم بهدنبال توقف آتش بههر قیمتی بود. این درایت و شجاعت فرماندهی معظم کل قوا، محبت و مقاومت ملت و طراحی نیروهای مسلح موجب شد دشمن
اینفوگرافی از مقایسه مصرف منابع در ایران و جهان براساس آمارهای بین المللی را مشاهده می کنید.

آنچه باعث تاخیر در تهیه واکسن شد اظهارات روحانی علیه واکسن چین و روابط منفی با چین بود.

والله هرکسی تیری به سمت جمهوری اسلامی انداخت آواره شد.


آتشسوزیهای سریالی در جنگلهای شمال همچنان ادامه دارد و این بار دو نقطه از عرصههای جنگلی توسکستان گرگان دچار حریق شده است.
آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای شمال در هفتههای اخیر به یک معضل جدی تبدیل شده است.
در هفته گذشته 7 شهرستان در 20 نقطه دچار حریق شدند که پس از چند روز این آتشها با کمک نیروهای منابع طبیعی و مردمی مهار و اطفا شد.
روز گذشته نیز روستای آققمیش گالیکش نیز درست در هماننقطه که هفته قبل دچار حریق شده بود، آتش گرفت.
امروز نیز آتشسوزی در دو نقطه از شهرستان گرگان منطقه باغشاه توسکستان گزارش شده است که در زمان حاضر 25 نفر نیروی یگان حفاظت منابع طبیعی در منطقه حریق حضور دارند.
همچنین تعدادی از نیروها نیز در حال آمادهباش بودند که به منطقه آتشسوزی اعزام شدهاند.
بر همین اساس با توجه به افزایش دمای هوا و خشکی سطح جنگلها منابع طبیعی استان کلیه نیروهای خودرا در حالت آمادهباش درآورده است و کلیه مرخصیها نیز لغو شده است.
استاد حوزه و دانشگاه در پیامی ضمن تشکر از حامد کاشانی به خاطر دفاع از مظلومیت دختر پیامبر و همچنین ایستادن در مقابل جریان شبه علم تشکر کرد.

مشخص نیست که دولت برای جلوگیری از تاثیرات روانی این مساله در جامعه و جلوگیری از بروز بحران در جامعه چه تدابیر و تمهیداتی اندیشیده یا خواهد اندیشید.

روزنامه اصلاح طلب آرمان در بخشی از گزارش شماره امروز خود با عنوان «جامعه در انتظار افزایش قیمتها» نوشت:
*بنزین 5 هزار تومانی مهمان جدید پمپ بنزینهای کشور است و با وجود اینکه هنوز سهمیه بنزین 1500 تومانی و 3000 تومانی در جای خود محفوظ است، اما نرخ سوم موجی از نگرانی را به جامعه وارد کرده و اینگونه به نظر میرسد که این نرخ بیش از سایر نرخها ماندگار خواهد بود و مردم باید بیش از پیش با این نرخ آشنا شوند.
*اما مساله را نباید صرفا در مصرف سوخت دید بلکه باید تاثیر آن در قیمت سایر اقلام و کالاها را نیز در نظر گرفت و بار روانی آنکه شاید بسیار بیشتر از جنبه اقتصادی در میان مردم اثرگذار باشد. حال مشخص نیست که دولت برای جلوگیری از تاثیرات روانی این مساله در جامعه و جلوگیری از بروز بحران در جامعه چه تدابیر و تمهیداتی اندیشیده یا خواهد اندیشید.
*باید دید دولت برای گرانیهای حاصل از افزایش قیمت بنزین چه تصمیماتی دارد. قدر مسلم با توجه به شرایط جامعه دولت خود بهتر میداند که تصمیماتی از این دست بیش از پیش اعتماد عمومی را خدشهدارتر و سرمایه اجتماعی را ریزشیتر خواهد کرد.

اخیراً برزو ارجمند که لودگیهای بسیاری را در خارج از کشور مرتکب شد، ضمن ابراز پشیمانی درباره خروج از ایران گفته است: دارم تاوان میدهم، اینجا کارهایی کردم که نمیتوانم بگویم!

بازیگران و مجریانی که با فریب سرویسهای جاسوسی بیگانه به ویژه موساد، اقدام به فحاشی علیه ارزشهای اسلامی کرده و در خارج از کشور ژست نچسب اپوزیسیونی گرفته بودند، مانند دستمال یکبارمصرف به دور انداخته شده و احساس پوچی میکنند.
کسانی مانند برزو ارجمند، احسان کرمی، حمید فرخنژاد و اشکان خطیبی در این چرخه توهمآمیز سقوط، حاضر شدند حتی به گروهکهای ورشکستهای مانند سلطنتطلبان و سازمان منافقین و شبکه صهیونیستی بهائیت بیگاری بدهند اما به مرور تاریخ مصرف آنها تمام شد.
اخیراً برزو ارجمند که لودگیهای بسیاری را در خارج از کشور مرتکب شد، ضمن ابراز پشیمانی درباره خروج از ایران گفته است: دارم تاوان میدهم، اینجا کارهایی کردم که نمیتوانم بگویم!
خیلی درب محکمی را به روی خودم بستم و زندگیم را به زن و بچهام سخت کردم؛ از لحاظ مالی بسیار ضرر کردم.
او همچنین جمله تلخی را گفت که حکایت بسیاری از عناصر اپوزیسیون و اپوزیسیوننماست: بیمعناترین آدم آمریکا من هستم و همه درها به رویم بسته شد!
فرد دیگری که در فتنه 1401 بازیچه موساد قرار گرفت و خارج از قواره عقل و درکش حرف زد و برای خوشآمد دشمنان ملت ایران پشتکوارو زد، احسان کرمی بود. او به شبکه صهیونیستی اینترنشنال گفت: تلخ است اما در پروژه وکالت به شاهزاده، گِلهای ته حوض در میان اپوزیسیون بالا آمدند.
فکر میکردیم خیلیها اینجا ذیصلاح و کاربلد باشند و سیاست بدانند اما اینطور نبود؛ فکر میکردیم صادقاند اما دروغگو بودند. فهمیدیم برخی بسیار دروغگو، بددهن، ساده یا تندرو هستند. بله من در ایران پولهای خوبی میگرفتم و در خارج از کشور خرج میکردم.
من در ایران همهکاره بودم و با آسایش و آرامش کامل پول درمیآوردم! ایرانیان ساکن آمریکا هر چی بدی از آمریکاییها و ایرانیها بوده را در خود جمع کردند؛ چرا اپوزیسیون از ما حمایت نکرد؟!
در خوشقدمی این مجری درجه سه همینبس که همزمان با پیوستن وی به شبکههای منوتو و صدای آمریکا، ابتدا منوتو و سپس صدای آمریکا تعطیل شدند. علت هم این بود که سرمایهگذاران غربی و عبری و دیگر حاضر نیستند پول مفت به افراد زرد و دافعهبرانگیز بدهند.
نفر سوم جمع دلقکها، بازیگری به نام حمید فرخنژاد است که اذعان کرده بود «هشتاد میلیون جمعیت ایران فدای پسر من»! او پس از حمله ناکام و شکست اسرائیل گفت: از اسرائیل میخواهم به ایران حمله کند!
وقاحت وی موجب شد که حامد بهداد بازیگر بگوید: نمیبخشم کسی را که نسخه خودش را پیچیده و حالا میخواهد راهکار جلوی پای ما بگذارد. من انتخاب کردم اینجا بمانم و علیرغم تمام محدودیتها کار کنم.
حمید فرخنژاد که رفت و با یک تیپ دیگر ظاهر شد و به همکارانش هم توهین کرد، الان برنده است؟ رفتن یک انتخاب است، من جهان دیگری دارم به نام بازیگری و سینما و دوست دارم باشم و کار کنم. من گلایه و دعوا دارم. نمیبخشم کسی را که نسخه خودش را پیچیده و حالا میخواهد راهکار جلوی پای ما بگذارد.
در پاسخ به این انتقاد، فرخنژاد با لحنی عصبانی و آشفته گفته بود: آره من باختم؛ سینمای ایران را باختم؛ دیگر قرارداد ندارم و پول درنمیآورم! من را عصبانی نکن؛ کسی که خطرناک است تویی؛ من عصبانیام!
و نفر چهارم، بازیگر درجه چندمی به نام اشکان خطیبی است که پشت صحنه تئاتر میگوید: «خیلی داغونم... بیا به روی خودمون نیاریم.» او همچنین میگوید: مردم به من میگویند وطنفروش؛ در وضعیت ارّه در ماتحت گیر کردهام؛ من باید بستری شوم؛ بیرون از ایران هیچ گ... نیستید؛ داغونتر از همه هستم!
آنچه در این میان باید به یاد همه سلبریتیهای وطنفروش و بیهویت آورد، کنایه و تلنگری است که دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی چهره ماندگار فلسفه و حکمت، سال 1395 در گفتوگو با احسان کرمی (برنامه امضا/ شبکه 3) گفت:
کرمی: فلسفه به چه درد مردم معمولی میخوره و کجای زندگی هست که این همه ما فیلسوف داشتیم و از فلسفه صحبت میشه؟ آیا اصلاً فلسفه باید جایگاهی داشته باشد؟
استاد دینانی: فلسفه به شما میگوید که معنی زندگی چیست؟ شما زندگی میکنید. میدانی که برای چی زندگی میکنی یا نمیدانی؟! صادقانه به من جواب بده! جوابت چیه؟ معنی زندگی چیه و برای چی زندگی میکنی؟!
کرمی: من فکر میکنم نادانستههام در اینباره بیشتر از دانستههامه.
استاد دینانی: من از مقدارش نپرسیدم، کلاه سر من نگذار! اگر من میپرسم برای چی زندگی میکنی و چرا میخواهی به زندگی ادامه بدهی، جوابت چیه؟!
کرمی: در یک جمله یا یک واژه؟
استاد دینانی: حالا هر چی ده تا جمله! جواب بده معنی زندگی چیه؟ زندگی معنی دارد یا ندارد؟ و اگر معنی دارد چیست؟ اون آقا اونجا ماتش برده، اون میگه میخوام برم ناهار بخورم، یللی برم...
کرمی: نه کسی نمیتونه پاسخ قطعی به این سؤال بده.
استاد دینانی: اگر نداند حیوانی زندگی میکند. اگر نداند برای چه زندگی میکند و معنی زندگی چیست و زندگی کند، با حیوان چه فرقی دارد. حیوانات زندگی میکنند یا نمیکنند؟
کرمی: بله طبیعتاً ...
استاد دینانی: خوب شاید هم از ما بهتر. میدانند برای چی زندگی میکنند؟
کرمی: نه!
استاد دینانی: اگر ما هم زندگی کنیم و ندانیم معنی زندگی چیست، با حیوانات چه فرقی داریم؟!

تصاویر دورهمی جدید حسن روحانی با وزرا و معاونان دولت های یازدهم و دوازدهم، یک خبر مهم داشت: «حضور سفیر ایران در چین در جلسه با روحانی»!
این در حالی است که در شرایط حاضر که روابط چین و ایران یک رابطه راهبردی است و دشمن از تحکیم و گسترش این روابط نگران و معترض است، این دیدار رحمانی فضلی با روحانی که در دوره ریاست جمهوری پیشنهاد همکاری راهبردی ٢۵ ساله چین را به راحتی کنار گذاشت و به سوی غرب غش کرد یک پیام منفی غیرمستقیم برای طرف چینی دارد.
موضوعی که میتواند مورد تذکر جدی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه برای جلوگیری از لطمه به منافع ملی قرار بگیرد. به ویژه آنکه در ماه های گذشته اقدامات هماهنگ ایران، روسیه و چین در موضوعات مهمی نظیر ماجرای اسنپ، صدور قطعنامه علیه ایران و... برجستهتر شده است. 


علی پیرحسینلو، رئیس حزب اصلاح طلب اتحاد ملت در استان تهران در گفتگو با روزنامه شرق اظهار داشت: جریان اصلاح طلب در 20 سال بعد از پایان کار دولت اصلاحات، بارها و بارها از آرمانها و اهداف و اصول و مصالح خود عقبنشینی (یا لااقل اولویتبندی) کرده است، به امید اینکه رنج مردم کمتر شود یا خساراتی که اصولگرایان افراطی به کشور و ملت میزنند، کاهش یابد. 20 سال است که ما از سر ناچاری به افراد دیگری رأی میدهیم و مردم را به رأی دعوت میکنیم، ولی نه منتخب را صددرصد قبول داریم و نه میتوانیم از عملکردش دفاع کنیم. آخرین موردش همین آقای پزشکیان. من مسئول ستادهای ایشان در شهر تهران بودم. اما اگر امروز از من بپرسید که آیا عملکرد ایشان و دولت را در دو سال اخیر قابل دفاع و راضیکننده میدانید، پاسخم صراحتا منفی است. البته از رأی و تلاش خودم شرمنده نیستم و اگر دوباره در همان موقعیت قرار بگیریم، باز هم تمام تلاشم را خواهم کرد که پزشکیان بیاید و جلیلی نیاید.
دشمن دل به آشفتگی و به همریختگی داخلی بسته است. از این رو است که در برابر برخی کجاندیشیها همچون دعوت رئیسجمهور به استعفا یا ایدههای خام و خطرناکی چون ساقط کردن دولت که نتیجه مستقیم آن ها ایجاد بیثباتی و کوچه باز کردن برای دشمن شرور است، رهبری مکرراً بر حمایت از دولت و رئیسجمهور تأکید میکنند.

بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت هفته بسیج به شکل آشکاری استمراربخشی به روایت فتح ایران در جنگ ۱۲ روزه است؛ اما بیایید قدری درباره علت تأکید ایشان بر تبیین ابعاد پیروزی ایران و شکست دشمن صحبت کنیم:
یک: فیلمنامهنویسان برای توضیح اجمالی سناریوی فیلم و سریال خود اصطلاحی دارند که عبارت است از: "یک خطی داستان". یکخطی جنگ ۱۲ روزه همان است که رهبری پنجشنبه شب گفتند. چاقوکشهای بینالمللی آمدند، شرارت کردند، کتک خوردند، دست خالی برگشتند. سؤال: آیا با وجود شهادت فرماندهان، دانشمندان، نظامیان و هموطنان ما و با وجود آسیبهای وارد شده به برخی مراکز نظامی و هستهای، همچنان میتوان دشمن را "دستخالی" دانست؟ پاسخ: آسیبهای جنگ عبارت است از آسیبهای مادی و معنوی؛ با شهادت عزیزان ما، آسیب معنوی به کشور وارد شد اما
شایعهسازیهای رسانه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در چند روز گذشته باعث شد تا رهبر انقلاب بار دیگر خود به میان میدان آمده و رسما هرگونه پیام به دشمن را تکذیب کنند. آیا دولت برای حفظ اعتبار خود و جلوگیری از تکرار این حاشیهسازیهای پرهزینه، با عامل آن برخورد خواهد کرد؟


حاشیهسازان گفتاری و رفتاری در دولت کنونی کم نیستند و قطعا نیازی به خودنمایی آقازاده رئیس جمهور نیست.

یوسف پزشکیان، فرزند رئیس جمهور در صفحه ایکس خود نوشت: «اعتماد دوطرفه است. نمیشود حکومت به مردم اعتماد نکند و انتظار داشته باشد مردم به او اعتماد کنند. فیلترینگ از نشانههای بیاعتمادی حکومت به مردم است.»

درباره این توئیت پسر پزشکیان چند نکته قابل تامل است:
یک: استفاده از تعبیر "حکومت" بیشتر یادآور ژست اپوزیسیونی است که اساسا به پسر رئیس جمهور نمیآید و یادآور یک ضرب المثل معروف است.
دو: گویا اصلاح طلبان باور دارند که به وسیله بازی با فیلترینگ، میتوانند قیمتهای سرسامآور بازار و مدیریت ضعیف دولت را به حاشیه ببرند.
سه: در همان کشورهای قبله غربگرایان هم فیلترینگ به طور علنی وجود دارد چرا که اساسا جزیی از حکمرانی فضای مجازی است.
چهار: اعتماد بین مردم و نظام برقرار و مستحکم است اما اتفاقا انتصاب پسر و داماد است که به این اعتماد لطمه میزند. بیبرنامگی و پا پیش گذاشتن برای مسئولیت به اعتماد مردم لطمه میزند. این دوگانگی حرفهای انتخاباتی درباره بنزین، برنامه هفتم و... است که اعتماد عمومی را از بین میبرد.
پنج: حاشیهسازان گفتاری و رفتاری در دولت کنونی کم نیستند و قطعا نیازی به خودنمایی آقازاده رئیس جمهور نیست.
عبدالله گنجی با انتشار پستی در شبکه ایکس نسبت به رفتار دوگانه و متناقض برخی انتقاد کرد.

یکی از کاربران ایکس در صفحه شخصی خود در ایکس نوشت: کانون حقوق بشر ایران از آلبانی توئیت میزند!

دولت پزشکیان در سال اول فعالیتش با رشد ۹۸.۵ درصدی بدهی به بانک مرکزی، رکورددار استقراض شد.

بر اساس آمارهای رسمی، در یک سال نخست دولتهای پس از انقلاب، از لحاظ شاخص بدهی دولت به بانک مرکزی که در اصطلاح رایج به آن استقراض دولت از بانک مرکزی گفته میشود، دولت مسعود پزشکیان رکورددار بیشترین رشد بدهی است.

طبق این آمار، در یک سال نخست دولت چهاردهم بدهی دولت به بانک مرکزی ۹۸.۵ درصد رشد کرده است. در مردادماه سال گذشته و در پایان دولت شهید رئیسی، بدهی دولت به بانک مرکزی ۳۳۲ هزار میلیارد تومان بود که در مردادماه امسال به ۶۶۰ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.
این در حالی است که اگر رشد بدهی دولت به بانک مرکزی در سال نخست دولتهای پس از انقلاب را بررسی کنیم مشخص میشود تا پیش از این، بیشترین رشد بدهی مربوط به دولت میرحسین موسوی بود که در آبان ۱۳۶۰ مشغول به کار شد.
در سال نخست دولت موسوی بدهی دولت به بانک مرکزی حدود ۳۳ درصد بیشتر شد. اکنون اما با عملکرد دولت پزشکیان، دولت موسوی به رتبه دوم رفته است
مصوبه دولت برای واردات کالاهای اساسی بدون منشأ ارز، عملاً واردات با ارز آزاد را مجاز کرده و زمینه جهش دوباره قیمت برنج، روغن، گوشت، مرغ و حبوبات را فراهم کرده است؛ تصمیمی که فشار معیشتی را تشدید میکند.

بررسی دادههای رسمی مرکز آمار نشان میدهد که مصوبه اخیر هیئت وزیران مبنی بر آزادسازی واردات کالاهای اساسی از استانهای مرزی بدون اعلام منشأ ارز، زمینه افزایش قابلتوجه قیمت اقلام حیاتی خانوار را فراهم کرده است.
بر اساس مصوبه شماره 145422 مورخ 1 آذر 1404 هیئت وزیران، واردات برنج خارجی، روغن نباتی، گوشت قرمز، جو، ذرت، کنجاله و حبوبات بدون تعیین منشأ ارز مجاز اعلام شده است؛ تصمیمی که بهتعبیر کارشناسان یعنی امکان واردات با ارز بازار آزاد قاچاق با نرخ بالای 100 هزار تومان.
افزایش موجی قیمتها؛ از برنج و روغن تا گوشت و حبوبات
مطابق دادههای ثبتشده در این گزارش، قیمت کالاهای اساسی در فروردین 1404 نسبت به سال قبل رشد شدید داشته است و این روند با سیاست جدید دولت تشدید خواهد شد. بررسیها نشان میدهد قیمت برنج خارجی پس از حذف ارز 28500 از 59500 تومان به 81600 تومان رسید و اکنون پیشبینی میشود با نرخ واردات 100هزارتومانی افزایشی دوباره رقم بخورد.
روغن مایع با وجود ادامه تخصیص ارز ترجیحی برای روغن خام، تحت تأثیر افزایش نرخ ارز نیما از 40 به 70 هزار تومان، از 63100 به 73900 تومان رسیده است، همچنین گوشت گوسفند در میادین ترهبار با جهشی چشمگیر از 592 هزار به حدود 792 هزار تومان رسیده است و گوشت گوساله نیز وضع مشابهی دارد.
حبوبات که از ابتدای سال از شمول ارز 28500 خارج شدهاند، بهدلیل تبدیل ارز ترجیحی به نرخ نیمایی و سپس آزاد، افزایشهایی بیسابقه داشتهاند؛ بهطور مثال لوبیاچیتی از 99500 به 265500 تومان رسیده است.
این گزارش تأکید میکند که حباب قیمتی لوبیاچیتی ناشی از جایگزینی گوشت با
اگر موقعیّت مدینه بعد از رحلت پیغمبر و وضعی که پیش آمد، برای ما روشن بشود و درست تصوّر کنیم مسئله را، آنوقت میفهمیم فاطمهی زهرا چه حرکت عظیمی را انجام داده است. شرایط بسیار دشوار و غیر قابل توضیح حتّی برای افکار خواص، پیش میآید. از همهی اصحاب پیغمبر، [فقط] ده نفر، دوازده نفر در مسجد حاضر شدند بلند شوند از امیرالمؤمنین و از حقّ آن بزرگوار دفاع کنند.

هزممان با سالروز شهادت مظلومانه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها بخش هایی از بیانات حضرت آیت الله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی را پیرامون ابعاد زندگی و رفتار اجتماعی امابیها خواهید خواند:

زمان طلوع صدیقه طاهره(س)
تاریخ زندگی این بزرگوار [حضرت زهرا (س)] عیناً منطبق با تاریخ رسالت است؛ یعنی اندکی بعد از رسالتِ پیامبر این بزرگوار طلوع میکند، اندکی بعد از رحلتِ رسالت و پیغمبر اکرم غروب میکند؛ یعنی کاملاً زندگی [او] منطبق است با دوران رسالت. در دوران کودکی،
تصاویر بازارچه خیریه وزارت امورخارجه همان نقطهای بود که توجه بسیاری از کانالهای خبری را بهخود جلب کرد و باز هم همسر وزیر امورخارجه در مرکز توجه قرار گرفت.

هرچند بخت یار بود و این بار فقط ماجرا به انتشار تصاویر همسر عراقچی در این بازارچه محدود شد و هنوز حاشیه چندانی به همراه نداشته است اما این سؤال در ذهن شکل گرفته که چرا پس از حاشیههای ایجاد شده برای وزارت امورخارجه که بهدلیل فعالیتهای همسر وزیر و تلاش او برای دیدهشدن رخ داده است، باز هم اصراری برای حضور پررنگ زندگی شخصی او در فضای مجازی و گزارشهای تصویری وجود دارد؟
این دلنگرانی به این معنا نیست که یک زن از فضای جامعه حذف شود اما باید به این ابهام پاسخ داد که چرا از فرصتطلبی برخی چهرههای بهاصطلاح منتقد برای حاشیهسازی درس گرفته نمیشود؟
برای درک این نگرانی شاید بهتر باشد مروری بر اتفاقات سادهای داشت که در ماههای اخیر و درست در روزهایی که این وزارتخانه مسئول پیگیری ماموریتهایی مهم بود، تبدیل به پاشنهآشیل عباس عراقچی و وزارت امور خارجه شدند.
اولین حاشیه به یک سال پیش بازمیگردد که عباس عراقچی برای حضور در بازارچه خیریه وزارت امورخارجه شرکت کرده بود و تصویر آقای وزیر در کنار همسرش، به عرصهای برای «ترور شخصیت» عراقچی تبدیل شد.
پس از این حضور، دومین حاشیه شکل گرفت و مربوط به اکانت اینستاگرامی فردی دیگر بود که برخی آن را بهدروغ با نام آرزو احمدوند همسر وزیر امورخارجه گره زدند.
این موضوع موجب شد تا محمدحسین رنجبران که در آن زمان مشاور وزیر امورخارجه بود، در توییتی به این حاشیهها واکنش نشان دهد: «هیچکدام از اعضای خانواده وزیر خارجه صفحهای در فضای مجازی ندارند. خانماحمدوند خانهدار است و در هیچ کجا شاغل نیست.»
سومین حاشیه هم پس از انتشار عکس تولد دختر خردسال وزیر امورخارجه در کنار همسرش رخ داد و برخی با ایرادهایی دست به نقدهای عجیب زدند.
در نهایت اینکه شکل حضور رسانهای همسر وزیر بیشتر شبیه اینفلوئنسرهای اینستاگرامی است تا همسر یک دیپلمات که میخواهد فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و... داشته باشد و همین برای دستگاه دیپلماسی کشور حاشیهساز شده است.
«زهرا(س)، آن روزها، بعد از رحلت رسول خدا(ص) و پیش از آنکه، خود نیز چشم از جهان فرو بندد و در جوار قرب الهی به پدر چشمانتظار خویش بپیوندد، بارها کوچههای مدینه را کاویده بود و به دیدن برخی از «خواص» رفته بود، فاطمه(س) با دلواپسی سفارشهای رسول خدا(ص) را به آنان گوشزد کرده بود و عهدی را که با خدا بسته و اکنون بیمحابا شکسته بودند، به یادشان آورده بود.
شب از نیمه گذشته است. دقایقی پیش، علی از دفن شبانه و پنهان فاطمه که توصیه خود ایشان بود فارغ شده است. علی غمگین است و فرشتگان در آسمان نیز. همه پیامبران خدا و آدم و حوا هم.
امیرالمؤمنین(ع) بر تربت پاک زهرا(س) که قرار است تا ظهور مراد غایبمان (ارواحنا له الفداء) بینشان بماند نشسته است و با پیامبر خدا(ص) نجوا میکند؛ «ای رسول خدا... سلام من و دخترت را که به دیدار تو آمده و در جوار تو به خاک رفته، پذیرا باش... اکنون امانت به صاحبش رسیده، زهرا از کنار من دامن کشیده و نزد تو آرمیده است... بعد از او، آسمان و زمین زشت مینماید و اندوه دلم، هرگز نمیگشاید... رفتن فاطمه، دلم را خسته و غصهام را پیوسته کرد و چه زود جمع ما به پریشانی کشید... شکایت خود به خدا میبرم و دخترت را به تو میسپارم. زهرا خواهد گفت که پس از تو چه ستمها بر او روا داشتند... آنچه میخواهی از او بجوی و هرچه میخواهی با او بگوی، تا راز دل نزد تو بگشاید و خون دلی که فرو داده است، برون آید... ای پیامبر خدا... دخترت زهرا، پنهانی به خاک میرود و حال آنکه، هنوز چند روزی بیش، از رحلت تو سپری نشده و هنوز نامت از زبانها نیفتاده است... ای فاطمه!... اگر بیم آن نبود که ستمگران چیره شوند، برای همیشه در کنار مزارت میماندم و در این ماتم بزرگ جوی اشک از دیده میراندم و...»...
علی را چه میشود؟! بر دختر رسول خدا چه گذشته است؟! که علی در دل آن شب غم گرفته بر مزار او اینگونه با رسول خدا به نجوا نشسته است؟ و زبان به گلایه گشوده که «شکایت خود به خدا میبرم و دخترت را به تو میسپارم. زهرا خواهد گفت که پس از تو چه ستمها بر او روا داشتند و...»... مگر آن روزها چه اتفاقی افتاده بود؟
«زهرا(س)، آن روزها، بعد از رحلت رسول خدا(ص) و پیش از آنکه، خود نیز چشم از جهان فرو بندد و در جوار قرب الهی به پدر چشمانتظار خویش بپیوندد، بارها کوچههای مدینه را کاویده بود و به دیدن برخی از «خواص» رفته بود، فاطمه(س) با دلواپسی سفارشهای رسول خدا(ص) را به آنان گوشزد کرده بود و عهدی را که با خدا بسته و اکنون بیمحابا شکسته بودند، به یادشان آورده بود. اما، دلشوره فاطمه(س) که اصرار او را در پی داشت، پاسخی جز سکوت برخی از خواص را به دنبال نداشت و چنین بود که صدای فاطمه(س) در سکوت سنگین و سؤالآفرین آن روزها گم شد.
زهرای ما(س) میدانست که اگر مردم از ولایت علی(ع) دور شوند بیتردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور میشوند. فاطمه(س) در محرومیت جهان اسلام از امامت علی(ع)، «فتنه جمل» را میدید، نعره مستانه معاویه در فریب صفین را میشنید، در «نهروان»، جهالت خوارج را مینگریست و در سحرگاه خونین نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه بر فرق شکافته علی(ع) میگریست، اشرافیت بر باد رفته را میدید که بار دیگر به میدان آمده، حسن(ع) را که از محرومیت مردم گرفتار در چنگال معاویه خون دل میخورد و سر مطهر حسین(ع) را میدید که در هنگامه خون و فریب اشراف بر نیزه میرود، یزید را میدید که سر بریده فرزند رسول خدا(ص) را پیش روی نهاده، بر لب و دندان او میزند و اجداد به هلاکت رسیده خود در «بدر» و «حنین» را به تماشای انتقام میخواند! و... مردم مظلوم را که در چنگال خونریز «بنیامیه» و «بنیعباس» گرفتارند و جماعت مسلمانان را که انگشت پشیمانی به دندان میگزند و دست حسرت بر پیشانی میزنند که کاش ولایت علی(ع) آن دوستدار محرومان و حامی مظلومان را پاس میداشتند تا ولایت حجاجبن یوسفها و منصور دوانقیها که خونریز و انسانستیزند را به زور بر گرده خویش نمیداشتند» فاطمه(س)، این همه را میدید که آن همه دلواپس بود.
گردونه زمان چرخید و چرخید تا به دورانی رسید که به قول رهبر معظم انقلاب، «عصر خمینی» شایستهترین تابلو و بایستهترین نام برای معرفی آن است. گردونه زمان که به عصر خمینی رسید، بار دیگر ماجرای صدر اسلام جامه تکرار پوشید. این دفعه اما با آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاده بود، تفاوت بنیادین داشت. امت اسلام، تجربهای ۱۴۰۰ ساله را به دوش کشیده بود. چهرهها را از پشت نقابها میدید.
سرهها را از ناسره تشخیص میداد. درپی آب به سوی سراب نمیرفت و... مردم این دوران از فاطمه(س) آموخته بودند که اگر از ولایت علی(ع) دور شوند بیتردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور میشوند... با خدای خویش آن عهد که در «وادی ایمن» بسته بودند، «ارَنی گوی» به میقات بردند.
با پای جان به دو فرزند فاطمه -خمینی و خامنهای- پیوستند. سقف تاریک نظام سلطه را شکافتند و طرحی نو در انداختند و این قافله نورانی همچنان سنگر به سنگر پیش میرود تا به فرموده امام راحلمان سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح کند... امروز در آوردگاه غرب آسیا فتح فلسطین اشغالی و سرنگونی رژیم وحشی صهیونیستی را پیشروی دارد.
نگاه که میکنی و نقطه کنونی را که با نقطه آغاز به مقایسه مینشینی، به وضوح میبینی که سنگرهای فراوانی را گشوده است و در نزدیکی قله ایستاده است.
راستی، فاطمه عزیز! امروز از فرزند تو به یک اشاره است و از خیل عظیم مردان و زنان، به سر دویدن... آیا از امت آخرالزمانی خود راضی هستید؟
ادبیات عجیب مشاور ریاستجمهوری درباره کارمندان دولت: تنبلخانهای ناکارآمد است.

استقبال از پیکر مطهر 16 شهید گمنام - شیراز

«تلخیها و سختیها عمدتاً مربوط به #مشکلات_اقتصادی و معیشتی مردم است؛ طبقات متوسّط و ضعیف، درگیر این مشکلات بودند و همچنان هستند؛ چون از وضع مردم مطّلع هستم، لذا #تلخی را با همهی وجود حس میکنم.» رهبر انقلاب ۱۳۹۵/۱۲/۳۰


حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند:
مَن عادانا فَقَد عادَی اللهَ وَمَن خالَفَنا فَقَد خالَفَ اللهَ وَ مَن خالَف الله فَقَد إستوجَبَ مِنَ اللهِ العذابَ الالیم
هر کس با ما دشمنی کند، با خدا دشمنی کرده است، وهر کس با ما مخالفت کند، با خدا مخالفت کرده است، و هر کس با خدا مخالفت کند، به یقین از سوی خداوند مستوجب عذاب دردناک است.
نهج الحیاة، ص ۲۴۰
شرح حدیث
بزرگترین فضیلت اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم معیار بودن آنان برای خشم و رضای الهی و موافقت و مخالفت با پروردگار است.
آنان فانی در خدایند و آنچه را خدا می خواهد، می گویند و به آنچه پروردگار می پسندد، عمل می کنند و محبوب خداوند جهانند. پس خواسته ی آنان با خواسته ی پروردگار یکی است و عملشان با حکم خدا منطبق است.
دوستی با دوستان هر کس، نشانه ی صداقت در دوستی است.
وقتی خاندان پیامبر، دوستان و اولیای برگزیده ی خدایند، پس دشمنی با آنان دشمنی با خداست و مخالفت با آنان هم خروج از دایره ی ولایت و اطاعت خدای سبحان است.
اینکه اهل بیت علیه السّلام معیارند، نعمتی برای بشریت و مسلمانان است، تا خط اصلی و راه درست را گم نکنند و هر جا تردید داشتند یا در حق و باطل بودن هر فرقه و گروه مردد ماندند، آن مورد و آن گروه را با این «معیار الهی» مقایسه کند تا راه درست را بشناسند.
کیفر مخالفت با خدا عذاب دوزخ است.
شخص مسلمان باید مواظب باشد تا از مدار بندگی خدا و اطاعت پیامبر و امام و همسویی با اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام خارج نشود.
یک کاربر فضای مجازی در توئیتر نوشت: ترامپ حتی زحمت نداد برای جولانی بلند شه عکس بگیره... خب حق داره، آدم برای سگ دستآموز پاداش میده، نه احترام!

متأسفانه دستور قبلی رئیس قوه قضائیه در سال 1402 در مجموع، نتیجه مورد انتظار را به دنبال نداشت و ناگفته پیداست که شاهد موارد متعدد ترک فعل بودیم. در این زمینه باید آسیب شناسی صورت گیرد تا دستور جدید رئیس قوه قضائیه به سرنوشت قبلی دچار نشود.
رئیس قوه قضائیه در جلسه اخیر شورای عالی قوه قضائیه یک بار دیگر موضوع مقابله با ناهنجاری ها را مطرح کرده و گفته است: «در فقره برخی ناهنجاریهای اجتماعی که در ملأعام و به صورت مشهود، انجام میگیرد، در سال ۱۴۰۲، دستورالعملی چهار بندی صادر کردیم؛ بر همین اساس، بار دیگر، موکداً خطاب به دادستان کل کشور تاکید دارم که این فقره را با لحاظ همان دستورالعمل صادره، با جدیت پیگیری کند و در این زمینه از فراجا و دستگاههای اطلاعاتی
درحالی که رهبر انقلاب در دیدار هفته دولت سالجاری نسبت به سفرهای گران و پر هزینه مسئولان دولت انتقاد کردند و از سویی دیگر رئیس جمهور در هر سخنرانی از کمبود منابع و عدم وجود پول برای انجام پروژهها سخن میگوید، مطابق سند منتشره شینا انصاری رئیس سازمان حفاظت محیط کشور برای سفر به برزیل و شرکت در کاپ ۳۰ متعاهدین کنوانسیون تغییر اقلیم، درخواست ۵۰ میلیارد تومان پول از اعتبارات پیش بینی نشده از سازمان برنامه و بودجه کرده بود!
هزینه گزاف برای سفری در سطح رئیس سازمان محیط زیست جهت شرکت در نشستی که مشخص نیست نتایج آن برای کشور و منافع مردم چیست.

هشدار دادن بدون اقدام، فقط تکرارِ چرخهی بیعملی است. در روزهایی که کشور در بحرانهای متعدد غوطهور است، رئیسجمهور باید صدای ثبات و برنامه باشد، نه انعکاس اضطراب.

بیان پرتکرار مشکلات کشور از پشت تریبون بدون ارائه برنامه عملی و گفتاردرمانی از سوی دیگر، موضوعی است که در رفتار و سخنرانی ماه های گذشته اعضای دولت به ویژه رئیس جمهور به صورت پُرتعداد دیده شده و قابل انکار نیست.
جنس اظهارات رئیس جمهور نه تنها صدای منتقدان بلکه صدای اعتراض حامیان دولت را هم بلند کرده است. البته که بی برنامگی رئیس دولت چهاردهم در ایام انتخابات هم مشهود بود؛ اما با این حال آقای پزشکیان با حمایت پُررنگ اصلاح طلبان برای ریاست دولت چهاردهم انتخاب شدند.
روزنامه اصلاح طلب سازندگی در شماره امروز خود صریحا از رئیس جمهور انتقاد کرده و نوشته است: آقای رئیسجمهور این روزها بیش از هر مقام دیگری سخن از بحران میگوید. از کمبود آب تا کسری بودجه، از رکود تولید تا خطر مهاجرت نخبگان. اما در همهی این سخنرانیها یک چیز کم است؛ و آن «نقشه راه». هشدارها درستاند، اما هشدار دادن وظیفهی رئیسجمهور نیست؛ مسئولیت رئیسجمهور، ارائهی راهحل است. کار ما روزنامهنگاران، سیاستمداران، روشنفکران و دانشوران و دانشگاهیان، انذار دادن و توجه مسئولان به مشکلات کشور است و کار مسئولانی ارشدی چون رئیسجمهور، توجه به آن انذارها و تعیین راهبردهایی برای برونرفت از چنین وضعیتی.
وقتی در سفر به کردستان رئیسجمهوری گفت: «اگر تا آذر باران نیاید، تهران باید تخلیه شود»، بسیاری از مردم جا خوردند. این خبر و این جمله شبکههای اجتماعی را درنوردید. جملهای که باید پشتوانهی داده، برنامه و دستورالعمل داشته باشد، تبدیل شد به خبری ترسناک و هولناک برای رسانهها. تهدید به تخلیهی پایتخت، بدون توضیح اینکه دقیقاً چه اقدامی در دستور کار است، نه فقط مردم را نگران میکند، بلکه پیام ناتوانی از تصمیمگیری میفرستد. کشور به هشدارهای مختلف و روزافزون نیاز ندارد؛ به مدیریت نیاز دارد. برای بسیاری این سئوال مطرح است که رئیسجمهوری، رهبر اپوزیسیون است که از بیرون قدرت انتقاد میکند یا رئیس دولتی که باید برای آن مشکلات برنامه داشت؟ آقای رئیسجمهور شما در رأس قدرت اجرایی ایستادهاید، با اختیار بودجه، وزارتخانهها، و توان هماهنگی ملی.
کشور در سالهای اخیر، کم از مدیران، نگرانی نشنیده است؛ آنچه کم دارد مدیرانِ تصمیم گیر است. مردم، هم بحران را میشناسند و هم هزینههایش را حس کردهاند. آنچه از رئیسجمهورشان انتظار دارند، «شفافیت و اقدام» است، نه «هشدار و تکرار.» اکنون زمان آن است که دولت، گزارش رسمی و جامع دربارهی وضعیت آب و برنامههایش ارائه کند.
آقای پزشکیان بیشک مردم از شما انتظار معجزه ندارند اما میخواهند تصمیم بگیرید. اگر میدانید آینده در وضعیت دشواری قرار میگیریم، پیش از آنکه از مردم بخواهید آمادهی بحران شوند، دولت خود را آمادهی تصمیم کنید. هشدار دادن بدون اقدام، فقط تکرارِ چرخهی بیعملی است. در روزهایی که کشور در بحرانهای متعدد غوطهور است، رئیسجمهور باید صدای ثبات و برنامه باشد، نه انعکاس اضطراب. مردم، از رئیسجمهورشان امید و قاطعیت میخواهند نه تکرار آنچه خود هرروز تجربه میکنند.
نماینده تهران در مجلس گفت: خانم صادق با شعار اجرای کامل برنامه هفتم و با تأکید بر واگذاری زمین از مجلس، رأی اعتماد گرفت ولی متأسفانه نه تنها عملکرد عملکرد قابل قبولی در حوزه واگذاری زمین نداشته بلکه دنبال حذف حکم تکلیف واگذاری زمین به مردم است.
علی خضریان نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به بالا بودن سهم مسکن در سبد هزینه خانوادههای ایرانی، گفت: با توجه به نقش مسکن در رفاه مردم و سهم بالای آن در سبد هزینه خانواده و پیشران بودن این بخش در حوزه اقتصاد کلان پس تصوب قانون برنامه هفتم و استقرار دولت جدید در جهت کمک به دولت برای پیشبرد قانون در مجلس شورای اسلامی، جلسات بسیار متعددی با وزیر راه و شهرسازی و مدیران مربوطه و حتی دستگاههای متولی در حوزه تولید مسکن برگزار شد. ولی با وجود حمایتهای بسیار زیاد کمیسیون عمران و وجود زیرساختهای قانونی بسیار، وزارت راه و شهرسازی در حوزه مسکن، عملکرد قابل قبولی نداشته است.
وی افزود: با توجه به سهم بالای زمین در قیمت تمام شده مسکن در ماده 50 قانون برنامه هفتم پیشرفت، وزارت راه و شهرسازی مکلف
ما در این کشور به چشم دیدهایم، در جنگ، در تحریم، در فشار و... بنبست وجود ندارد. راه همیشه بوده است. مشکل «دیدن راه» و «نشاندادن راه» است.

آقای رئیسجمهور گفتند: «اگر تا آذر باران نبارد، آب را جیرهبندی میکنیم و اگر خشکسالی بماند، باید تهران را تخلیه کنیم.»
واقعیت این است که صرفهجویی در آب ضروری است اما شیوه بیان شما پیام صرفهجویی نداشت؛ پیام هراس و ناتوانی داشت.
و این اولینبار نیست؛ پیشتر هم گفتید: «ما روی طلا خوابیدهایم اما گرسنهایم» و «روی نفت و گاز نشستهایم اما گرسنهایم».
واقعیت این است که مشکل «گفتن واقعیت» نیست؛ مشکل چگونه گفتن و کیگفتن و از کدام جایگاه گفتن است.
حقیقت اگر بیراهحل گفته شود، نامش صداقت نیست؛ روایت شکست است.
بیان چالش بدون نقشه راه، روحیه ملی را میریزد و اضطراب اجتماعی میسازد و سرمایه اعتماد را آتش میزند.
مگر غیر این است که جامعه با امید کار میکند و نه با هراس؟
ما در این کشور به چشم دیدهایم، در جنگ، در تحریم، در فشار و... بنبست وجود ندارد. راه همیشه بوده است. مشکل «دیدن راه» و «نشاندادن راه» است.
بیان صادقانه اگر همراه با روایت مسئولانه و ارائه راهحل مدبرانه نباشد ۲اثر بیشتر ندارد؛ یکی القای ضعف سیستم حکمرانی و دیگر تضعیف روحیه ملی و سوزاندن سرمایه اجتماعی.
خلاصه اینکه شفافیت با اضطرابافکنی فرق دارد. مردم حق دارند واقعیت را بدانند اما همزمان حق دارند راه عبور را هم بشنوند. رئیسجمهور وقتی فقط «شدت بحران» را میگوید و از «نحوه مدیریت بحران» نمیگوید، این شفافیت نیست؛ این انتقال نگرانی است. مسئول، علاوه بر گفتن حقیقت، باید افق حل مسئله را هم نشان دهد.
آقای رئیسجمهور شما اهل کار و اهل گوشدادن به نظرات کارشناسان هستید، این ارزشمند است. اگر همین تلاشها با بیان آرام، دقیق و امیدوارانه همراه شود، مردم کنار شما میمانند و کار، جلو میرود.
کشور منتظر حل مسئله است، نه اعلام بنبست. این همه سال ایستادهایم، باز هم میایستیم؛ فقط امید را نسوزانیم.
بنر سجدۀ امپراطور رم در مقابل ایران در کنار سفارت انگلستان قرار گرفت. در برنامه عصر جمعۀ میدان انقلاب از مجسمۀ والرین رونمایی میشود. همچنین ارکستر سمفونی تهران در کنار جمعی از خوانندگان حضور پیدا خواهند کرد. در کنار مجسمۀ والرین نماد سرداران ایرانی، حاج قاسم سلیمانی و شهید حاجیزاده و تصویری از زانوزدن سربازان آمریکایی در خلیج فارس قرار خواهد گرفت.

جزئیات هزینه معیشت کارگری در اسفند ۱۴۰۳ و شهریور ۱۴۰۴ را به تومان بخوانید.

این آگهی تاریخی، سفری نوروزی از تهران به کابل را در نخستین روز فروردین ۱۳۵۴ روایت میکند. تور فراموشنشدنیای که تنها با سه هزار تومان برگزار میشد و توسط یکی از آژانسهای هواپیمایی خیابان عباسآباد تهران خیابانی که هنوز هم پر از آژانسهای مسافرتی است و در روزنامه آن روزگار منتشر شده بود.

در حالی که رئیس جمهور گفته بود «برای پیدا کردن یک میلیارد دلار چانه میزند»، فقط ۳ بانک ملت، رفاه و پاسارگاد بیش از ۱.۲ میلیارد دلار معافیت مالیاتی دارند.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس میثم ظهوریان امروز چهارشنبه به خبرنگار فارس گفت که مجموع معافیتهای مالیاتی بالای ۵۰ میلیارد تومان ۲۲۰۹ هزار میلیارد تومان میشود و «۳ بانک ملت، رفاه و پاسارگاد در مجموع ۱۳۸ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی دارند.»
یعنی بیش از کل وام ازدواجی که امسال شبکه بانکی پرداخت کرده این ۳ بانک معافیت مالیاتی گرفتهاند.
چند روز پیش ظهوریان گفته بود که سازمان برنامه و بودجه در مجلس گفته «گیر ۳ میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در میادین نفتی است که ۸ میلیارد دلار درآمدزایی دارد»، در حالی که ما الان بیش از ۲۰ میلیارد دلار معافیت مالیاتی داریم.
پیش از این رئیسجمهور نیز گفته بود که «برای یک میلیارد دلار چانه میزنیم» که از کجا پیدا کنیم.
در حال حاضر بانک ملت ۹۳ هزار میلیارد تومان، بانک رفاه ۲۹ هزار میلیارد تومان و بانک پاسارگاد ۱۶ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی دارند که بیش از ۱.۲ میلیارد دلار است.
علاوه بر بانکها دو پتروشیمی تابان فردا و پتروشیمی نوری به ترتیب هر کدام ۲۴ و ۱۹ هزار میلیارد تومان و خودروسازی سایپا سیتروئن اصفهان ۲۴ هزار میلیارد تومان معافیت مالیاتی دارند.
یک کاربر، ویراستی را در باره وضعیت معیشت مردم و حرکت خانم سخنگو در نشست خبری منتشر کرد.

تصویری از جولانی به همراه وزیر خارجهاش در یک کافه در ریاض

دولت برای برنج، ارز ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی تخصیص داده تا این محصول نهایتاً با قیمت کیلویی ۷۰ هزار تومان به دست مردم برسد، اما چنین اتفاقی رخ نمیدهد و قیمت مرتباً افزایش مییابد، تا جایی که اکنون به مرز کیلویی ۴۰۰ هزار تومان رسیده است.




