اظهارات رییس سازمان محیط زیست در مورد عدم قطع درخت توسط شهرداری تهران خط بطلانی است بر تمام شایعاتی که طی هفتههای اخیر توسط رسانههای غیرمعتبر و صفحات فیکنیوز مجازی منتشر شده بود.

روز گذشته سلاجقه، رییس سازمان حفاظت از محیط زیست در پاسخ به سوال سیاسی خبرنگار شرق درباره قطع درختان به طور صریح و دقیق گفت: «درختی توسط شهرداری تهران قطع نشده و در محل ساخت مسجد بوستان قیطریه اصولا درختی وجود ندارد که بخواهد قطع شود!»
اما شبکه شرق در اقدامی غیرحرفهای و به دور از اخلاق رسانهای این سخنان سلاجقه، به عنوان مسئول مرتبط و مطلع این ماجرا را با تیتر «تخریب محیط زیست با قطع درختان» در صفحات خود منتشر میکند!
اظهارات رییس سازمان محیط زیست در مورد عدم قطع درخت توسط شهرداری تهران خط بطلانی است بر تمام شایعاتی که طی هفتههای اخیر توسط رسانههای غیرمعتبر و صفحات فیکنیوز مجازی منتشر شده بود.
امپراتوری دروغ!
پروژه تخریب شهرداری تهران و دکتر زاکانی با محوریت قطع درختان از 50 روز گذشته آغاز شد. در ابتدا بحث قطع درختان پارک قیطریه و پس از مدتی بحث قطع درختان پارک لاله مطرح شد! علی رغم تکذیب و پاسخگویی مسئولان شهرداری اما رسانه های جریان اصلاحات و برخی کابران معلوم الحال ایکس همچنان بر این دروغ پافشاری میکردند.
چند روز پیش هم رسانه های اصلاح طلب در یک دروغگویی دسته جمعی، تصویر شش سال پیش از قطع درختان خیابان ولیعصر در دوره اصلاح طلبان را به زاکانی نسبت دادند که باعث رسوایی بیشتر این جریان و نشان دادن دست خالی جریان تخریبگر مدیریت شهرداری پایتخت شد.
عبدالله گنجی، کارشناس مسائل سیاسی و مشاور شهردار تهران در توئیت اخیر خود به ماجرای پاسخ سلاجقه اشاره کرد و نوشت: «تصور کنید پنجاه روز تولید خروارها مطلب دروغ توسط امپراتوری دروغ!»


در روز های اخیر که شکست پروژه اسرائیل و آمریکای جهانخوار پس از این که مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی وارد میدان شدند قطعی شد ضد انقلاب خارج نشین در پی این هستند که با گمراه کردن تعداد انگشت شماری از معاندان و مفسدان که خود بارها به دلیل مفاسد متعدد زندانی شده اند پروژه شکست خورده خود را بازسازی کنند ولی زهی خیال باطل!
یکی از اقداماتی که در دو هفته گذشته ضد انقلاب خارج نشین به تبلیغ گسترده برای آن رو آوردند ولی تنها چند نفر اقدام به این کار نمودند آتش زدن کارتها و احکام بسیج بوده است. یکی از افرادی که به این کار شنیع پرداخت فردی است که بارها در سال های گذشته به دلیل اقدامات اضد امنیتی و تبلیغ بر علیه نظام اسلامی در یکی از استان ها روانه زندان شده است .
وی برای این که نشان دهد با نظام اسلامی دشمنی دارد کارت بسیج خود را که مربوط به دهه ۶۰می باشد را آتش می زند و سخنانی بر علیه نظام مقدس اسلامی بر زبان می آورد.
این افراد از آنجایی که دائما سعی می کنند بر ضد نظام اسلامی فعالیت کنند از این اقدامات استفاده می کنند تا رزومه منفی خود را برای گرفتن پناهندگی در کشور های خارجی تکمیل نمایند و حتی سعی دارند در زندانی شدن هم سابقه ای برای خود دست و پا کنند تا بتوانند راحتتر در کشور های بیگانه پذیرفته شوند.

در طی سالهای اخیر در دهها و بلکه صدها مقاله و ویدئو به موضوع وابستگی عناصر ضدانقلاب و رسانههای فارسیزبان بیگانه به دشمنان ملت ایران بخصوص اسرائیل، آمریکا و انگلیس پرداخته شد. در این سالها بسیاری از عناصر اپوزیسیون هم علیه یکدیگر دست به افشاگری زدند تا یکدیگر را تخریب نمایند.
در این میان، چند روز پیش «علی علیزاده» استاد دانشگاه لندن و کارشناس سابق رسانههای فارسیزبان بیگانه بخصوص «بیبیسی فارسی» که چندی پیش به دلیل حمایت از سیاستهای منطقی جمهوریاسلامی ایران در منطقه، بهطور هماهنگ و زنجیرهای از حضور در این رسانههای دولتی منع شد، درباره پشتپرده رسانههای فارسیزبان بیگانه دست به افشاگری زد.
«علی علیزاده» درباره پشتپرده شبکه «من و تو» و وابستگی آن به رژیم صهیونیستی که پیشتر «امپراتوری دروغ» با ارائه اسنادی به آن پرداخته بود، گفت: “منوتو ۷سال درصد مهمی از بازار رسانه ایران را اشغال کرده. در لندن همه میدانند کیوان عباسی چرا هرگز منابع مالیش را معرفی نکرده: بخشی از بودجه از اسراییل میآید. یعنی ذهنیت بخشی از ایران را ۷سال پول اسراییل ساخته. عجیب شمایید که از دفاع نژادپرستانه مجری منوتو از اسراییل تعجب میکنید …”
همین افشاگری کوتاه علیزاده کافی بود که برخی از عناصر اپوزیسیون فعال در رسانههای بیگانه مانند «ابراهیم نبوی» و «علیرضا رضایی» به صفحه توییتر علیزاده حمله و به فحاشی دست بزنند. حمله این دو طنزپرداز فراری با پاسخ «علی علیزاده» همراه بود. او درباره پشتپرده برنامههای «کامبیز حسینی» یعنی پارازیت، پولتیک و برنامه کنونی یعنی پارادومس هم از حقایقی پرده برداشت و گفت: “شفافیتخواهیام از منابع مالی اپوزیسیون چه کسانی را و چرا خشمگین کرده؟ منبع اصلی درآمد کلان ابراهیم نبوی این سالها بودجه وزارت خارجه آمریکا بوده. فقط به عنوان نویسنده پارازیت، پولتیک و بقیه برنامههای کامبیز حسینی تا ماهی ۶۰۰۰ $ پول آمریکایی گرفته. همینطور رضایی همکار دیگر حسینی …”
علیزاده در ادامه پس از انکار افشاگریهایش توسط «کامبیز حسینی»، افزود: “کامبیز حسینی دروغ میگوید. ابراهیم نبوی، سامان اعرابی، علیرضا رضایی، نیک اهنگ کوثر و اواخر پروژه آرش سبحانی همه از اعضای تیم نویسندگان بودند. پروژههای کامبیز حسینی در این سالها از جمله ۵۰۰ هزار دلار بودجه پلیتیک و یا همین برنامه پاراداکس بدون استثنا وزارت خارجه آمریکا بوده …”

عناصر و گروههای اپوزیسیون در طول چهل سال اخیر با روشهای مختلف و کمک استکبار جهانی کوشیدهاند، تا با نظام جمهوری اسلامی مبارزه کرده و نهایتاً آن را سرنگون کنند. هرچند که در این چهار دهه، تنها در خواب و خیال توانستهاند نظام جمهوریاسلامی را سرنگون کنند.
در آخرین مورد، بسیاری از گروههای اپوزیسیون بخصوص سلطنتطلبان در ماههای گذشته با انتشار فراخوانهای متعدد از هوادارنشان خواستند تا در روز هفتم آبان در پاسارگاد حضور بههمرسانند و روز موهوم کوروش را جشن بگیرند و شعارهای سیاسی علیه نظام اسلامی سردهند. گروههای ضدانقلاب که با هدف قرار دادن تاریخ باستانی ایران در برابر تاریخ اسلامی و ایجاد دوقطبی کاذب ایران-اسلام در ماههای گذشته فعالیت زیادی بخصوص در فضای مجازی انجام دادند. القصه، روز موعود فرارسید و مطابق چهل سال گذشته بار دیگر ملت مومن ایراناسلامی نشان دادند فریب تبلیغات دروغین ضدانقلاب را نمیخورند.
ماجرا از این قرار بود که برخلاف توقع اپوزیسیون، تقریباً هیچکس از فراخوان مذکور حمایت نکرد و به اذعان رسانههای ضدانقلاب، تعداد افراد خدماتی و رفتهگران شریف منطقه پاسارگاد، از تعداد افرادی که برای بزرگداشت روز موهوم کوروش به ابین منطقه رفته بودند بیشتر بود! حتی آش به حدی شور شد که حتی هیچ شبکهای حاضر به پخش ویدئو یا عکسی از این روز نشد و در اقدامی قابل تأمل ترجیح دادند این فاجعه را بایکوت نمایند، گویی همینان نبودند که تا دیروز فریاد کوروش کبیر سر میدادند و ملت را به تجمع علیه نظام دور پاره سنگی که ۵۰ سال است که آن را به دستور اربابان انگلیسیشان «مقبره کوروش» نامیدهاند، فرا میخواندند.
پس از این ناکامی بزرگ و سکوت ناشی از شوک وارده، بسیاری از رسانههای اپوزیسیون و بهویژه سلطنتطلبان مانند بوکسوری که پس از ضربهای سهمگین به سرش لحظاتی در حالت گیجی به سر میبرد و زمانی طول میکشد تا به حالت عادی بازگردد، تازه امروز به خود آمدند و سعی نمودند در اقدامی عجولانه به ماستمالی این موضوع بپردازند که طبیعتاً شدت دستپاچگی اپوزیسیون در لاپوشانی این شکست سنگین منجر به واکنشِ مضحک آنها شد.
در یکی از نمونهها فردی به نام «آرین وطنخواه» که در حقیقت اسم او «عبدالحسین (عبدالمطلب) مولوی» است و مدیریت تلویزیون یکنفره سلطنتطلب و لسآنجلسی «ایران آریایی» را برعهده دارد، پس از ناکامی فراخوان این روز مجعول و در حالی که اثرات سوزش در سخن و رفتارش کاملاً مشخص بود، با عصبانیت شدید در جدیدترین برنامهاش حاضر شد و به فحاشی علیه جمهوریاسلامی و حتی دیگر عناصر اپوزیسیون پرداخت و در شاذترین اظهار نظر ممکن، عدم استقبال مردم از فراخوان روز موهوم کوروش را شکست جمهوریاسلامی خواند!!!
وطنخواه در ابتدا با حمله برخی از همپیالگیهایش مانند «شهرام همایون»، کاسه و کوزهی، شکست «روز کوروش» را بر سر امثال او خورد کرد و گفت: “… وقتی افرادی به جای مبارزه تنها به دنبال جیب خود هستند و فقط دنبال این هستند که تور لاسوگاس و نیویورک برپا کنند، چه انتظاری میتوان داشت تا با رژیم مبارزه کرد و شرایط ممکت را تغییر داد!؟ …”
«آرین وطنخواه» که بسیار عصبی به نظر میرسید، غیرمستقیم «ربع پهلوی» را هم هدف قرار داد و گفت: “… عرضه نداشتند و ادعای بسیار و اما عمل کمی دارند. اینهمه برای آنها فعالیت کردیم، اما دریغ از یک حمایت جدی از روز کوروش. معلوم نیست هدف و نقششان چیست …”
اندر احوالات این سلطنتطلبِ آواره همین بس که از روز نخست انتخاب «دونالد ترامپ» از حامیان جدی و پرپاقرص او بود و به تعریف و تمجید از رئیسجمهور آمریکا میپرداخت و برخلاف آمارها و گزارشهای رسانههای آمریکایی، ادعا کرد که اکثر مردم آمریکا و جهان حامی ترامپ هستند! این در حالیست که بر اساس آمارهای رسمی، ترامپ دارای کمترین محبوبیت در بین تمام روسای جمهور تاریخ آمریکا و احتمالا تاریخ جهان است.
«آرین وطنخواه» که انگ چپاول مخاطبان را به «شهرام همایون» یکی از دلالان شبکههای لسآنجلسی میزد، ناگهان وسط صحبت از روز کوروش، بار دیگر از کسری بودجه هنگفت تلویزیونش سخن گفت. وی با بیان اینکه اکنون بیش از ۱۳۲ هزار دلار کسری بودجه دارد، اذعان کرد که کسی به او کمک نمیکند و با گریه و زاری افزود، اگر کمکهای مردمی نرسد، این شبکه تا چند هفته آینده تعطیل میشود. طنز ماجرا آنجاست که هر ساعتی از شبانهروز، مخاطب کانال آرینوطنخواه را برای تماشا انتخاب کند، طرفهالعینی وطنخواه ماجرای کسری بودجه ۱۳۲ هزار دلاری خود را مطرح میکند و این موضوع در ۳۶۵ روز سال تکرار میشود، تو گویی این شبکه ابتدا یک کسری بودجه بوده و سپس مجری و فیلمبردار به آن اضافه شده و در نهایت به یک تلویزیون تبدیل شده است.
البته اینگونه سخنان وطنخواه و امثال او مبنی بر درخواست از مخاطبان برای ارسال کمکهای نقدی بیشتر جنبه رد گم کردن دارد. زیرا به اعتراف برخی از افراد جدا شده از شبکه «ایران آریایی» و منتقدان وطنخواه، او سالانه از طریق یک واسطه مبالغ زیادی از اسرائیل دریافت میکند تا شبکهاش تعطیل نشود و به فعالیتهای ضداسلامی و ضدایرانیاش ادامه دهد و نشان این موضوع نیز پخش این شبکه بر روی سیگنال «رادیو اسرائیل» است.

پهپاد مهاجر در دوران جنگ تحمیلی مجهز به پرتابگر راکت RPG

بی بی سی فارسی از زمانی که تاسیس شده همواره در صدد بوده که به نوعی از ایرانیان انتقام بگیرد ولی از آنجایی که این شیطان صفتان خبیث اصول و بایسته های فریب افکار عمومی را بهتر از هرکسی در دنیا بلد هستند به ندرت دستشان برای افراد و مخاطبانشان که عمدتا با ناآگاهی و با بی سوادی رسانه ای پای برنامه های این شبکه یم نشینند رو می شود.
ولی گاه گاهی از بد حادثه دست این شیطان صفتان دستگاه جاسوسی بریتانیا چنان رو می شود که این رسانه از ترس بی آبرویی فقط سکوت اختیار می کند. یکی از دشمنی های رسانه دولتی انگلستان با افرادی که در سالیان گذشته به منافع استعماری این رژیم منحوس ضربه زده اند دشمنی با دلاوران ایران زمین است. افرادی مثل میرزا کوچک جنگلی ،دلاور تنگستانی ،شهید مدرس و رئیس علی دلواری که در آخرین نمونه از این دست دشمنی ها بی بی سی فارسی چند روز پیش با انتشار عکسی از مزار رئیس علی دلواری در قبرستان وادی السلام نجف اشرف این گونه وانمود کرد که مزار این قهرمان ملی ایرانیان به صورت مخروبه در آن مکان باقی مانده است.
این در حالی است که پس از انتشار این خبر با عکسی که نشان می داد مزار این قهرمان ملی ما مهجور مانده مخاطبان ایرانی در فضای مجازی این عکس را دست به دست کرده و انتقادات شدید اللحنی را متوجه متولیان فرهنگی ایران اسلامی نمودند.
رئیس علی دلواری فرزند رئیس محمد از خانهای تنگستان بود که در سال۱۲۶۰ هجری شمسی در روستای دلوار از شهرستان تنگستان استان بوشهر در ساحل خلیج فارس به دنیا آمد. وی از همان دوران نوجوانی با سادات و مجتهدین ارتباطی نزدیک برقرار میکند و به آموختن دروس دینی پرداخت. وی هنگامی که متوجه حضور انگلیسیها در بوشهر میشود بلافاصله با علمای دینی به شور و مشورت می پردازد و کسب تکلیف میکند.
رئیسعلی دلواری در نبردهای مختلفی مقابل نیروهای متخاصم قرار گرفتکه میتوان به نبردهای جنگ جهانی اول، نبرد دلوار، و نبرد بوشهر اشاره کرد. وی در این نبردها ضربههای سنگینی بر پیکره نیروهای انگلیسی وارد کرد وموفق شد هفت سال این نیروها را از خاک ایران خارج کند.
رئیسعلی در سن ۲۶ سالگی پس از اطلاع از ورود انگلیسیها به بوشهر، سریعا خود را به این شهر رساند و پس از مذاکره با علمای دینی حکم جهاد علیه نیروهای متخاصم انگلیسی گرفت و در حرکاتی شجاعانه موفق شد انگلیسها را از بوشهر بیرون کند.
رئیسعلی با همراهی دیگر آزادیخواهان بوشهر از اوضاع آشفته آن روزگار بسیار متأثر بود و در سفری که به بوشهر داشت در خانه سید محمد رضا کازرونی به کلام خدا سوگند یاد کرد که تا آخرین قطره خون با انگلیسیها مبارزه کند.
انگلیسیها در رمضان سال ۱۳۳۳ ه.ق عملاً بوشهر را اشغال کردند و پرچم خود را بر فراز دارالحکومه و دیگر ادارات به اهتزاز درآوردند. آنها یک آلمانی و همسرش را که علیه انگلیسیها تبلیغ می کردند، توقیف کرده و به هندوستان فرستادند.
نیروهای رئیسعلی با شبیخونهای شبانه موفق شدند کنسولگری و تأسیسات آن را به آتش بکشند و نایب کنسول انگلیس که مورد محافظت شدید سربازان هندی بود توانست از این مهلکه بگریزد.
انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که رئیسعلی مرد سازش نیست و تلاش بسیار زیادی برای تطمیع آو با پرداخت مبالغ زیادی داشتند که با مخالفت رئیسعلی مواجه شدند.
انگلیسیها با چهار کشتی جنگی برای گلوله باران دلوار و مجاهدان دلواری به همراه پنج هزار سرباز انگلیسی و هندی وارد منطقه شدند که رئیسعلی در اولین اقدام خود زنان و کودکان را از دلوار خارج کرد.
نیروهای انگلیس پس از شکست دلوار، قشون باقیمانده خود را عازم بوشهر کردند. آوازه رشادت رئیس علی نه تنها در ایران بلکه در اروپا هم ورد زبانها شد و روزنامه تایمز صفحاتی از اخبار خود را به آن اختصاص داد.
رئیسعلی در میدان جنگ در تنگک توسط یک نفر فریب خورده وطنفروش به شهادت رسید. جنازه رئیسعلی شش ماه در گورک به صورت امانت نگه داری شد و پس از آن با تشییع جنازهای طولانی و بینظیر، جسد او را به وادیالاسلام در نجف اشرف حمل کرده و در کنار پدرش به خاک سپردند.
عکسی که از مزار این شهید وطن نشان داده شده مقبره در حال ساخت است که شش ماه است این مقبره توسط ستاد بازسازی عتبات عالیات استان بوشهر در حال بازسازی می باشد و چند هفته پیش هم امام جمعه بوشهر وعده داد که روز دوازدهم شهریور ماه که مصادف با سالروز شهادت رییسعلی دلواری است از مزار جدید این سردار شهید رونمایی میشود.
بلافاصله بعد از این افتضاح رسانه ای بی بی سی فارسی چنین عکسی را از کانال تلگرام خود حذف نمود تا بیش از این مایه رسوایی اش نباشد البته مخاطبان بی بی سی به این نکته پی برده اند که دشمنی آشکار دستگاه رسانه ای بریتانیا با رئیس علی دلواری عامل این نوع خبر رسانی کذب بوده است.

از بین بردن قبح ارتباط دختر و پسر؛ حتی تا حد باردارشدن
فکر نمیکنم نیازی باشد که بگوییم در جامعهای که دختران و پسران، به صورت لجام گسیخته با یکدیگر ارتباط دارند، چه بلایی بر سر خانواده میآید؛ اما همین قدر بدانید که غرب، تنها به قبحزدایی از ارتباط دختر و پسر بسنده نکرده و هدف اصلی او در این زمینه، ارزشیکردن این ارتباط و ضدارزشی کردن عدم ارتباط است. آنچه در شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشود، این نیست که ارتباط دختر و پسر اشکالی ندارد؛ بلکه پیام اصلی این شبکهها آن است که چنین ارتباطی لازم و ضروری بوده و کسانی که از این ارتباطها دوری میکنند، انسانهای عقب ماندهای هستند!!
همه نوههای من نمازاشون رو کنار گذاشتن. خدا شاهده یکی از نوههام که حدود شونزده سالشه، دو سه تا دوست دختر داره. هر روزم میبینیم با یکی داره راه میره. وقتی نصیحتش میکنم، میگه: «مامانی! الان دیگه اون زمان گذشته». خاک بر سر این زمانه که این جوری این بچهها رو بدبخت کرد. با دخترم وقتی حرف میزنم، میگه: «اون زمان گذشته. الان اینا باید چشم و گوششون باز بشه، بدونن چی کار کنن». منم گفتم: «چشماشون باز شده که این قدر بدبخت شدن». میریم مهمونی دو دقیقه با هم باشیم، صحبت کنیم، میشینن فیلمای آن چنانی رو نگاه میکنن. ما هم پا میشیم پریشون و کسل میایم خونمون. ما که نمیخوایم تماشا کنیم. ما رفته بودیم با اینا دیدار کنیم.
این شبکهها برای آسانی کار مخاطبان خود، راههای ارتباط برقرار کردن و دوست شدن با جنس مخالف را آموزش میدهند. درست است که این ارتباطها به نام دوستی آغاز میشود؛ اما به صورت طبیعی به روابط نامشروع هم میانجامد. در روابط نامشروع دو دغدغه مهم؛ به ویژه برای دختران وجود دارد؛ اول از دست دادن عصمت دخترانه و دوم بارداری. در همین جا است که شبکههای ماهوارهای برای این دو مساله هم چارهاندیشی میکنند؛ اول آن که فکر کردن به عصمت دخترانه را تفکری عقب مانده و عصر حجری معرفی میکنند. دوم آن که سقط جنین را هم امری عادی جلوه میدهند. اگر دختران یک جامعه، دغدغه از دست دادن عصمت دخترانه خویش را نداشته و نگران باردارشدن هم نباشند، چه اتفاقی در آن جامعه میافتد؟ این اتفاق، همان فاجعهای است که در غرب رخ داده و به راحتی میتوان آن را به تماشا نشست. با توجه به بالارفتن آمار زندگیهای خارج از چارچوب ازدواج، شمار فرزندان نامشروع هم از حد تصور بالاتر رفته است. امروزه در دنیای غرب دختران و پسرانی که از پدر حقیقی خود اطلاعی ندارند کم نیستند.
شاید خواندن آمار ذیل برای شما هم تکان دهنده باشد:
در انگلستان در هر سال پانصد هزار کودک نامشروع به دنیا میآید. طبق گزارشی که از طرف اداره تحقیقات اجتماعی آمریکا انتشار یافته، تعداد نوزادان غیرقانونی نسبت به ده سال قبل ۴۷ درصد افزایش یافته است. سالانه بیست و هفت هزار کودک نامشروع در سوئد هفت میلیونی (۱) تحویل جامعه داده میشود. هفتاد درصد دختران در این کشور قبل از ازدواج به طور نامشروع باردار میشوند. تحقیقات کالج سلطنتی مسائل مربوط به امور زایمان انگلیس نشان میدهد که در طی بیست سال گذشته، میزان سقط جنین توسط دختران نوجوان ۱۳ تا ۱۹ ساله در انگلیس، چهار برابر افزایش یافته است. روزنامه تایمز مینویسد: «بر اساس تحقیقات در سال گذشته، در انگلستان و ولز ۱۷۳۹۰۰ مورد سقط جنین به طور قانونی صورت گرفته است که تقریبا یک سوم این رقم متعلق به دختران نوجوان زیر ۲۰ سال بوده است».
این روزنامه افزود در سال ۱۹۶۹ تعداد زنان ۱۵ تا ۱۹ ساله که سقط جنین کردهاند، از ۱۱۲۰۰ نفر تجاوز نمیکرد، این رقم تا سال ۱۹۸۸ به ۳۷۰۰۰ نفر افزایش یافت. میزان کورتاژهای یک ساله ایالات متحده آمریکا بالغ بر یک میلیون فقره است که پنجاه درصد آن مربوط به دختران شوهر نکرده است. طبق محاسبه فوق در عرض ۱۰ سال (۱۹۶۰-۱۹۷۰) ده میلیون کودک زنده به وسیله کورتاژ کشته شدهاند. در مدارس آمریکا سالانه پنجاه هزار کورتاژ انجام میگیرد. آمار نشان میدهد سالانه تنها در لندن پنجاه هزار کورتاژ جنایی انجام میگیرد که پنجاه درصد آن مربوط به دوشیزگان است. (۲)
پینوشت:
۱-جمعیت سوئد در هنگام انتشار این آمار هفت میلیون بوده؛ اما هماکنون جمعیت سوئد بیش از ۹/۲ (نه ممیز ۲ میلیون نفر) است که تقریبا ۷/۹ میلیون (هفت ممیز نه) نفر آن را سوئدیها تشکیل داده و بقیه مهاجر هستند.
۲-پایگاه اطلاعرسانی رجا نیوز
منبع: کتاب بشقابهای سفره پشتباممان-خانواده و ماهواره-نوشته محسن عباسی ولدی

مسیح علی نژاد چندی پیش در ادامه فعالیت های ضد فرهنگی خود از زنان و دختران ایرانی دعوت کرد که در راستای مقابله با حجاب زنان در ایران و از آنجایی که چندی پیش زنان چادری در یکی از شهر ها بر علیه بی حجابی راهپیمایی کرده بودند، زنانی که اعتقادی به حجاب ندارند در روز های چهارشنبه هر هفته با شال و یا روسری سفید در انظار عمومی ظاهر شوند و به قانون حجاب اعتراض کنند و از خودشان فیلم تهیه کنند و برای صفحه آزادی های یواشکی بفرستند.
این موج در ابتدا از آن جایی که با کمپین های انتخاباتی همراه بود توانست نظر برخی از زنان را به خود جلب کند و ویدئو هایی نیز در این باب منتشر شد و زنان انگشت شماری که غلی نژاد آنان را هزاران نفر می نامید به وی پیوستند ولی دیروز که چهارمین چهارشنبه از سری چهارشنبه های سفید بود این حرکت بسیار بی رمق و کم فروغ بود و دیگر کسی رغبت نمی کند به دعوت یک فاحشه خبرنگار در غرب که با منابع مالی سرویس های جاسوسی غرب برای حیا زدایی از زنان ایرانی تلاش می کند لبک گفته و تصاویر خود را در فضای مجازی منتشر نماید.
بر خلاف
در ادامه سیاست های رسانه های غربی برای تاثیر بر انتخابات ایران، شبکه بی بی سی اقدام به محدود کردن و سازماندهی تماس های مخاطبان با این شبکه انگلیسی کرد.
بی بی سی پیش از این و همزمان با آغاز فعالیت های انتخاباتی در ایران، مدت برنامه مخاطب محور خود را از ۵۰ دقیقه به ۳۰ دقیقه کاهش داد اما گویا این کاهش هم مقامات این شبکه را قانع نکرده و مجبور شده اند با برگزاری میزگردی که میهمانش توسط شبکه انتخاب می شوند، حتی این ۳۰ دقیقه را هم کامل در اختیار ببینندگان خود برای مطرح کردن نظرات خود قرار ندهند؛ البته با توجه به سابقه این شبکه و پخش تماس هایی که موجب عصبانیت غربی ها و حتی به قطع چند روزه این شبکه هم منجر شده است، این اقدام بی بی سی چندان دور از انتظار نبود!

اختصاصی- به گزارش جنبش مقابله با رسانههای بیگانه، امپراتوری دروغ: «شاهین نجفی»، خواننده مرتد و بدنام ساکن آلمان که اخیراً در آلبوم جدیدش به مقدسان اسلامی بخصوص حضرت فاطمه زهرا(س) آنهم در ایام فاطمیه توهین کرد، چند روز پیش به سرزمینهای اشغالی فلسطین سفر کرد.
این خواننده ضددین، شامگاه پنجشنبه گذشته در کنسرتی مشترک با «آویو گفن» خواننده همجنسباز اسراییلی در شهر تلآویو حضور یافت و به اجرای برنامه مشترک با خواننده صهیونیست پرداخت.
«شاهین نجفی» (معروف به «کلاغ کوفی») در حالی این برنامه را اجرا کرد که از چندی پیش سفرش به اسراییل با اعتراض فعالان و کاربران فضای مجازی روبهرو شده بود، معترضان سفر وی به سرزمینهای اشغالی فلسطین را در تضاد اشعار به ظاهر معترض گونه و صلحطلبانهاش دانسته بودند و از وی خواسته بودند این سفر را لغو کند، اما این خواننده فاسد پس از حضور در اسرائیل از این سفر ابراز رضایت کرد.
این سفر که با هدف تطهیر چهره نجس رژیم صهیونیستی در بین مردم ایران تدارک دیده شد، با حمایت و پوشش شدید رسانههای فارسیزبان وابسته به دولتهای غربی همراه بود، بهطوری که «رادیو فردا» وابسته به سرویس جاسوسی آمریکا در شرق اروپا، در گزارشی نوشت: ” شاهین نجفی خواننده ایرانی مقیم آلمان با آمدن به اسرائیل و حضور در یک کنسرت بزرگ در تل آویو، در کنار خوانندگان اسرائیلی و جهانی، یک سنت شکنی دیگر کرد … شاهین نجفی که خود از سالها پیش، به خاطر آهنگ «آی نقی» به مرگ تهدید شد، پنجشنبه شب دوازدهم اسفند در کنسرتی با میزبانی آویو گفن خواننده مشهور اسرائیلی شرکت کرد … آویو به مخاطبانش گفت که «در مقایسه با من، شاهین یک هنرمند واقعی و به راستی بزرگ است». او گفت، شاهین در روز ورود به اسرائیل هیجانزده بوده و احساس امنیت کرده است … شاهین نجفی در مصاحبه با آسوشیتدپرس تأکید کرده «تابوشکنیهایی که در پوشش کار هنری میکند» برایش رضایتبخش است. شاهین نجفی می گوید، زمانی که تصمیم به سفر به اسرائیل گرفت، به درخواست کارزار ضد اسرائیلی بی.دی.اس که خواهان خودداری او از این سفر بود، پاسخ رد داد.”
«شاهین نجفی» که در کنسرت مذکور، خواننده اسرائیلی را بهعنوان برادر خود نامید، در مصاحبه اختصاصی با شبکه «صدای آمریکا» (وابسته به وزارت خارجه آمریکا)، گفت که خوشحال است توانسته تابوی همکاری با اسرائیل را بشکند!
این خواننده بدنام و شیطانپرست که به اعتراف بسیاری از عناصر اپوزیسیون از بیماری روانی و جنسی رنج میبرد، تاکنون بارها با باورها و ارزشهای دینی و ملی ملت ایران توهین و فحاشی کرده است. بهطوری که توهین او به ائمه اطهار (س) در سالهای گذشته، سبب شد تا حکم ارتداد او از سوی بسیاری از مراجع تقلید شیعه و علمای سنی تایید شود.




