سالروز شهادت حیدر کرار امیرالمومنین علی(ع)/ ۲۰ سخن خواندنی از امام المتقین/ وصیت حضرت درباره تجهیز و تدفین +مداحی
از قضای الهی نمیتوان گریخت آنگاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که این دو بیت را زمزمه میکرد عازم مسجد شد.کمر خود را برای مرگ محکم ببند، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد و از مرگ، آنگاه که به سرای تو درآید، جزع و فریاد مکن.
یکی از بزرگترین حوادث تاریخ مسلمانان که در راه تغییر مسیر اسلام روی داد، شهادت حضرت علی علیه السّلام بود. با شهادت آن بزرگوار، اسلام تنها نگهبان دلسوز و یگانه حامی واقعی خود را از دست داد و مسلمانان از برکت وجود پیشوایی محبوب، زمامداری عادل، امامی عالم، رهبری رؤوف و مهربان محروم شدند، و امواج بلایا و فتنهها از هر سو آنها را احاطه کرد.
ضربت «ابن ملجم مرادی» ضربتی بود که بر پیکر اسلام، عدالت، حرّیّت و فضیلت و بر پیکر تمام اهداف عالی انسانی وارد شد.
بیست و یکم ماه رمضان مصادف است با سالروز شهادت ابرمردی که برای آمدنش خانه خدا شکافت و برای رفتن این اولین عاشق اسلام، فرق مبارکش را براساس کینه و عداوت شکافتند تا اولین شهید محراب شود و در بهترین لحظه و مکان بر روی زمین دعوت حق را لبیک گوید.
زمانی که "فزت و رب الکعبه" را بر زبان جاری کرد گویی عالمی را در غم فرو برد به مناسبت این حادثه بسیار ناگوار و مصیبت جانکاه و برای آشنایی با ارزش تعالیم نجات بخش اسلام و مفاهیم تشیّع به بخشی از زندگی نامه بی نظیر حضرت علی علیه السّلام اشاره میکنیم.
پدر ایشان حضرت ابوطالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنابراین علی علیه السلام از هر دو طرف هاشمی نسب است. امام علی (ع) در روز جمعه ۱۳ رجب سال سی ام عام الفیل و در خانهی خدا متولد شدند. هنگام
«تهدمت والله ارکان الهدی»/ فرق امیرالمومنین(ع) را شکافتند/ مهمترین توصیههای امیرالمومنین(ع) پس از ضربت خوردن/ سرنوشت مردمی که امام خود را تنها گذاشتند/ روایت رهبرانقلاب از ضربت خوردن حضرت علی(ع) +مداحی
شب نوزدهم رمضان که به روایت هایی شب قدر نیز محسوب می شود، شبی است که حضرت امیرالمومنین علی (ع) ضربه نهایی بغض و نفاق مردم جاهل را به جان خرید و همین ضربه، منجر به شهادت ایشان گردید.
«چون(حضرت علی علیه السلام) از سایبانى که به مسجد میرسد، بیرون شد، ابن ملجم او را ضربت زد.» یعقوبى که تاریخ او پیش از اینان نوشته شده گوید:
«پسر ملجم از سوراخى که در دیوار مسجد بود، شمشیر بر سر او زد.» اما نوشته ابن اعثم که هم عصر طبرى است، با نوشته آنان مخالف است و با آنچه میان شیعیان مشهور است مطابق مىباشد. وى چنین مینویسد:
«پسر ملجم شمشیر خود را برداشت و به مسجد آمد و میان خفتگان افتاد.
على(علیهالسلام) اذان گفت و داخل مسجد شد و خفتگان را بیدار مىکرد، سپس به محراب رفت و ایستاد و نماز را آغاز کرد ، به رکوع، و سپس به سجده رفت. چون سر از سجده نخست برداشت، ابن ملجم او را ضربت زد و ضربت او بر جاى ضربتى که عمرو پسر عبدود در جنگ خندق بدو زده بود آمد. ابن ملجم گریخت و على در محراب افتاد و مردم بانگ برآوردند امیرمؤمنان کشته شد.»
بلاذرى به روایت خود از حسن بن بزیع آرد: «چون پسر ملجم او را ضربت زد گفت: فزت و رب الکعبة و آخرین سخن او این آیه بود. «و من یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره.»
روایتهاى شیعى و برخى از روایتهاى اهل سنت نیز با آنچه ابن اعثم نوشته مطابقت دارد.
به هرحال امام را از مسجد به خانه بردند. دیرى نگذشت که قاتل را دستگیر کرده و نزد او آوردند. بدو فرمود:
ـ «پسر ملجمى؟»
ـ «آرى!»
ـ «حسن او را سیر کن و استوار ببند! اگر مُردم او را نزد من بفرست تا در پیشگاه خدا با او خصمى کنم و اگر زنده ماندم یا مىبخشم یا قصاص مىکنم.»
ابن سعد نوشته است امام فرمود: «بدو خوراک نیکو دهید و در جاى نرمش بیارمانید.» و هم او نوشته است روزى که على مردم را براى بیعت مىخواند ابن ملجم دوبار براى بیعت پیش آمد و على او را راند سپس فرمود از پیغمبر شنیدم او ریش مرا از خون سرم رنگین خواهد کرد.
روایت رهبرانقلاب از ضربت خوردن حضرت علی(ع)
Volume 90%
"دریافت.mp4"
امام در آخرین لحظه هاى زندگى فرزندان خود را خواست و به آنها چنین وصیت کرد: شما را سفارش مىی کنم به ترسیدن از خدا، و این که دنیا را مخواهید هر چند دنیا پى شما آید. و دریغ مخورید بر چیزى از آن که به دستتان نیاید و حق را بگویید، و براى پاداش [آن جهان] کار کنید و با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یار. و شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من بدو رسد سفارش میکنم به ترس از خدا