این در حالی است که برخی دیگر از رسانههای اصلاح طلب تیترهای خود را از بین فرمایشات مهم رهبرانقلاب نظیر «مذاکره با آمریکا بنبست محض است» انتخاب کردهاند.
در حالی که شب گذشته رهبر معظم انقلاب به مواردی از دلایل مختلف، عقلانی و متقن چرایی عدم مذاکره ایران با آمریکا اشاره کردند، روزنامه اصلاح طلب اعتماد متعلق به الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاع رسانی دولت تیتر تحریف آمیز «نه به مذاکره»(!) را برای بیانات تبیینی دقیق ایشان انتخاب کرده است که گویی صرفا یک اصرار به موضع است!
البته که برخی اصلاح طلبان در هفته گذشته همه تلاش و فشار خود را به کار گرفتند تا بتوانند پوست موز دیدار با ترامپ را زیر پای رئیس جمهور که هم اکنون در نیویورک حضور دارد، بیاندازند. موضوعی که رهبرانقلاب با دلیل مشخص کردند که تحقق آن برای ایران فاقد هرگونه فایده بلکه شدیدا مضر است اما برای رئیس جمهور آمریکا کاملا مفید است.
با این حال رفتار اعتماد در حالی است که برخی دیگر از رسانههای اصلاح طلب تیترهای خود را از بین فرمایشات مهم رهبرانقلاب نظیر «مذاکره با آمریکا بنبست محض است» انتخاب کردهاند.
همچنین صفحه مجازی رئیس جمهور در ایکس با بازنشر بیانات رهبری تائید کرد که هیچ ملت باشرف و سیاستمدار خردمندی این شرایط را برای مذاکره نمیپذیرد.
معاون اول رئیس جمهور هم تاکید کرد که راهبرد ما همان فرمایشات رهبرانقلاب است و دولت بر همین مسیر ادامه راه خواهیم داد.
لازم به ذکر است روزنامه اعتماد که سابقه خوبی هم ندارد در دو هفته گذشته به طور مکرر با مواضع حاشیه ساز حتی بر خلاف مشی رئیس جمهور ظاهر شده است.
برای نمونه در شماره شنبه 29 شهریور، اعتماد تیتر یک خود را به گفتگو با اصغرزاده، از عناصر تندروی اصلاح طلب با عنوان «دولت پنهان» مانع توافق است، اختصاص داده بود!
دو روز پیشتر از آن هم یعنی 27 شهریور، گفتگو با محسن هاشمی به عنوان تیتر اصلی این روزنامه انتخاب شده بود که وی تاکید کرده بود باید با آمریکا مذاکرات جامعه و بده بستان داشته باشیم!
چند روز قبلتر از آن هم بیانیه تندروهای اصلاح طلب در تیتر و عکس یک روزنامه رئیس شورای اطلاع رسانی دولت قرار گرفته بود. بیانیهای که نه تنها در آن دولت را نواخته بودند بلکه بیشرمانه مدعی شده بودند که ایران جايگاه درخوری در نظام بينالملل ندارد!
حتی حضور بی ارزش مهدی کروبی از سران فتنه 88 هم در یک جلسه سیاسی در روز دیگری بخش مهم صفحه نخست رسانه متعلق به حضرتی را تشکیل داده بود.
اگر تا الان روشن نبود که دموکراتها به اندازه جمهوریخواهان جنگطلباند، جنگ غزه و لبنان و پشتیبانی دیوانهوار بایدن از اسرائیل، اشتراکات جنگافروزانه این دو حزب را نشان داد.
کینه اصلاحطلبان از ترامپ، به این علت است که او یکطرفه از برجام خارج شد و برنامههای آنها را به یکباره برهم زد. با این حال بایدن چهار سال فرصت داشت که دوباره به برجام برگردد اما هیچ وقت به این نقطه حتی نزدیک هم نشد. اما اصلاحطلبان بازهم به جای مطالبه از آمریکاییها، توپ را در زمین ایران انداختند و روسای دولت های ایران را در عدم بازگشت بایدن به برجام مقصر جلوه میدهند.
اصلاحطلبان دوگانه دروغین جمهوریخواه-دموکرات را درحالی برجسته میکنند که تنشزاییهای بایدن در چهار سال گذشته دهها برابر ترامپ جمهوریخواه، منطقه را به مرز جنگ رسانده است.
در روزهایی که حتی مسلمانان آمریکا هم از دوگانه دموکرات-جمهوریخواه و بایدن-ترامپ عبور کردند، اما اصلاحطلبهای ایرانی همچنان چشم امید به دموکراتها بستهاند و مردم را از ترامپ میترسانند. اگر تا الان روشن نبود که دموکراتها به اندازه جمهوریخواهان جنگطلباند، جنگ غزه و لبنان، و پشتیبانی دیوانهوار بایدن از اسرائیل، اشتراکات جنگافروزانه این دو حزب را نشان داد.
پشت تمام جنایات رژیم صهیونیستی از حمله به خاک ایران تا ترور شهید هنیه، شهید نصرالله، حمله زمینی به غزه و لبنان، حملات پیجری و... مشورتهای پنتاگون بایدن و چراغ سبزهای رئیس جمهور دموکرات آمریکا بود.
با اینحال اصلاحطلبان سعی دارند با لولو سازی از ترامپ، ایران را دوباره به ورطه مذاکره بیاندازند تا یک دوره چهارساله دیگر همه ظرفیت های کشور را پشت در مذاکرت متوقف کنند.
علی مطهری در گفتگو با یک رسانه اصلاحطلب گفته «این رویه زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست و من متأسفم اعلام کنم که حتی گاهی بدتر از رویهای است که در حکومت پهلوی انجام میشد.
هیاهوی برخی چهرهها و جریانهای خاص برای پایان همکاری چند استاد دانشگاه با برخی دانشگاههای کشور و سیاسی کردن موضوعات اداری به آنجا رسیده که پای شهید مرتضی مطهری را به میان کشیدهاند و گفتهاند که بهرغم انتقادات و اعتراضات آیتالله مطهری به حکومت پهلوی، اما کرسی تدریس او در دانشگاه حفظ شده است.
قسمت تلخ ماجرا آنجاست که این ادعای غلط و قیاس جمهوری اسلامی با حکومت طاغوت را علی مطهری آغاز کرد که از قضا به پسر شهید مطهری بودن و بزرگزادگی و آقازادگی خیلی هم میبالد و حتی بر آنچه در مورد پدرش در مرکز حفظ و نشر آثار استاد آمده، اشراف ندارد.
علی مطهری در گفتگو با یک رسانه اصلاحطلب گفته «این رویه زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست و من متأسفم اعلام کنم که حتی گاهی بدتر از رویهای است که در حکومت پهلوی انجام میشد. مثلاً استاد مطهری در حوادث قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ بازداشت شد. به مناسبت اینکه در شب ۱۵ خرداد یک سخنرانی مؤیدی کرده بود و نوک پیکان حمله ایشان هم متوجه شخص شاه بود، همان شب ایشان را بازداشت کردند و همراه با برخی علمای دیگر تهران و علمای شهرستانها در زندان بودند. بعد از حدود یک ماه و نیم آزاد شدند. البته به دنبال بحث اعدام امام خمینی (س)، حتی صحبت اعدام این افراد هم بود ولی بعد از اینکه شهید مطهری از زندان آزاد شد، ایشان از تدریس در دانشگاه محروم نشد. فقط سالها بعد در موضوع ارتقای ایشان از دانشیار به استاد تمام یا شاید هم از استادیار به دانشیار، موانعی ایجاد کردند و این کار ایشان انجام نمیشد.»
یعنی از نظر علی مطهری، بهتر بود که جمهوری اسلامی اساتید منتقد را بازداشت میکرد و حتی صحبت از اعدام آنها میکرد، ولی کرسی تدریس را از آنها نمیگرفت! فقط توضیح نداده فرد بازداشت شده در زندان یا اعدام شده، چگونه همچنان میتواند تدریس کند!
محسن برهانی، فعال مجازی و مدعی فقه و حقوق هم نوشته: «مرحوم مرتضی مطهری در تقابل کامل با حکومت پهلوی بود، اما هیچ مشکلی برای عضویت ایشان در هیئت علمی دانشگاه تهران ایجاد نشد؛ نه تعلیق شد و نه اخراج و نه تهدید به عدم تمدید قرارداد پیمانی.»
موضوع قطع همکاری با چند استاد دانشگاه در هفته اخیر که سیاسی نیست، اما صرف نظر از آن، چند نکته قابل تأمل است:
اولاً آیا شهید مطهری در دوران پهلوی با ممنوعیت مواجه نشد؟ انتشارات صدرا، مرکز نشر آثار استاد شهید مرتضی مطهری که تحت مدیریت علی مطهری است، در سایت خود به آدرس https://motahari. org آورده است: «در سال ۱۳۵۵ به دنبال مخالفت جدی استاد مطهری با روش منافقانه یکی از اساتید دانشکده الهیات و معارف اسلامی که در صدد القای تفکرات الحادی به دانشجویان در کلاس درس بود، رژیم شاه که مترصد بهانه و فرصتی برای اخراج استاد شهید از دانشگاه بود ایشان را زودتر از موعد مقرر بازنشسته کرد.».
اما علی مطهری اکنون برای دلخوشی جناحی، حتی آنچه را که با تأیید خود او در خصوص پدرش منتشر شده، فراموش کرده است.
ثانیاً سید محمدحسین راجی در جواب توئیت محسن برهانی نوشته است: «میزان آزادی در دانشگاه در دوران پهلوی: پروفسور جیمز بیل، استادروابط بینالملل کالج ویرجینیا، درکتاب «عقاب و شیر: تراژدی روابط ایران و امریکا» مینویسد: وقتی شاه فرمان یک حمله نظامی وحشیانه به دانشجویان غیرمسلح تظاهرکننده را صادرکرد، دکترفرهاد رئیس برجسته دانشگاه تهران در نامه استعفای خود نوشت: «من هرگز چنین ظلم، قساوت و وحشیگری از سوی نیروهای دولتی ندیده و نشنیده بودم. هنگامی که ما از ساختمانهای دانشگاه بازرسی کردیم باصحنهای مثل صحنه حمله ارتش بربرها به سرزمین دشمن مواجه شدیم.»
ثالثاً امثال محسن برهانی و علی مطهری خوب است نام شرکت «داد» را یک جستوجوی مجازی بکنند و بدانند که این شرکت، مخفف عبارت «دوازده استاد اخراجی دانشگاه» است. این دوازده استاد پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ با دستور محمدرضا پهلوی از دانشگاه اخراج و حتی حقوق آنها قطع شد که جالب است برهانی و مطهری بدانند که یکی از آنها مهدی بازرگان بود. آنها برای امرار معاش شرکت مهندسی «داد» مخفف دوازده استاد اخراجی دانشگاه را تشکیل میدهند. بعداً یکی از استادان کنار میکشد و «داد» به «یاد» تبدیل میشود. این شرکت تا چند سال محل درآمدزایی مهدی بازرگان و ۱۰ استاد دانشگاه دیگر میشود تا اینکه بازرگان را دستگیر و زندانی میکنند.
تحریف تاریخ، دروغگویی و خرج کردن از بزرگان انقلاب اسلامی برای توجیه اقدامات سیاسی خود، اخلاقی است؟
گفت: دولت و مدعیان اصلاحات بیانات رهبری را که همه مردم شنیدهاند، تحریف کرده و آن را یکصد و هشتاد درجه تغییر دادند!
گفتم: مگر از آنها انتظار دیگری داشتی؟! فاجعه برجام را فتحالفتوح مینامند! سرشان را در مذاکره کلاه میگذارند ولی ادعا میکنند فقط آنها بلدند مذاکره کنند! کارخانهها را تعطیل میکنند و اسم آن را میگذارند گشایش اقتصادی! قیمت اجناس و کالاها را چند برابر میکنند و میگویند تورم را مهار کردهایم! و...
گفت: وقتی آنچه را که علنی گفته شده و همه مردم هم آن را شنیدهاند، تحریف میکنند، چگونه میتوان ادعای آنها را درباره آنچه در مذاکرات غیرعلنی گفتهاند قبول کرد؟!
گفتم: یارو خواب دید قیامت برپا شده و در بدن بعضیها سوزن فرو میکنند! علت را پرسید،گفتند برای هر دروغی که گفتهاند یک سوزن به آنها میزنند! یارو از حال و روز یکی از رفقایش پرسید و گفت، او کجاست؟ گفتند زیر چرخ خیاطی!