توجه شهریار به عنوان یک ایرانی دوستدار وطن به شعر ترکی، تنها از راه عشق به احیای زبان مادری بوده است. پس میتوان گفت که چهره ادبی شهریار از دو نیمرخ شعر فارسی و شعر ترکی تشکیل یافته است. هر دو سوی این نیمرخها، صورت زیبا و دلنشین «شهریار ایران» را تشکیل میدهند.
یکی از بزرگترین ویژگیهای شهریار که موجب شده آثارش در میان شاعران معاصر از جایگاه ویژهای برخوردار باشد، استقرار او در جایگاه بزرگترین شاعران دو زبانه تاریخ ادبیات ایران است. شهریار که از سلسله شاعران فارسیگوی آذربایجان است، به دلیل تسلط ماهرانه به زبان فارسی و پیوند آن با ظرایف ترکی، شایسته دریافت عنوان فوق شده است. در این میان دیوان شهریار منبع مهم و قابل توجهی برای بازتاب عاطفههای میهنی اوست. شهریار در جای جای آثارش از مقام میهن یاد میکند و مقام ایران را گرامی میدارد.
بخش قابل توجهی از سرودههای شهریار، مربوط به آن دسته اشعاری است که در آنها، عواطف میهنی و دلدادگی شاعر به ساحت مقام میهن متجلی شده است.وطن شاعر برابر ایران در شعر او از جایگاه والایی برخوردار است و اگر چه گستره ارادت سلطان غزل معاصر به آستانه این وطن
یکی از بزرگترین ویژگیهای شهریار که موجب شده آثارش در میان شاعران معاصر از جایگاه ویژهای برخوردار باشد، استقرار او در جایگاه بزرگترین شاعران دو زبانه تاریخ ادبیات ایران است. شهریار که از سلسله شاعران فارسیگوی آذربایجان است، به دلیل تسلط ماهرانه به زبان فارسی و پیوند آن با ظرایف ترکی، شایسته دریافت عنوان فوق شده است. در این میان دیوان شهریار منبع مهم و قابل توجهی برای بازتاب عاطفههای میهنی اوست. شهریار در جای جای آثارش از مقام میهن یاد میکند و مقام ایران را گرامی میدارد.
بخش قابل توجهی از سرودههای شهریار، مربوط به آن دسته اشعاری است که در آنها، عواطف میهنی و دلدادگی شاعر به ساحت مقام میهن متجلی شده است.
وطن شاعر برابر ایران در شعر او از جایگاه والایی برخوردار است و اگر چه گستره ارادت سلطان غزل معاصر به آستانه این وطن به سالیان دوره حاکمیت هخامنشیان و کوروش باز میگردد، منتهی به خوبی پیداست که علاقه و شیفتگی شهریار به ایران پس از اسلام، بسیار مشعوفانه است. به عبارتی گاهی گذشتههای بسیار دور توجه شاعر را به خویش میخواند و او را مفتون عظمت و شکوه دوران باستان میسازد، اما با یادآوری اینکه ایران با آغوش باز و سویدای دل، دین اسلام را پذیرفت، بر ایرانی و مسلمان بودن خویش میبالد و نیش دوری از آن عظمت ظاهری با مشاهده نوش صبغه اسلامی ایران فراموش میکند.
یک نکته بسیار مهم پیرامون اشعار میهنی شهریار، توجه او به اسلامیت ایران است. به جرأت میتوان گفت وطن در اندیشه شهریار و در وادی شعرهای او، رنگ و بوی کاملاً شیعی دارد. در نظام فکری و ادبی شهریار، مذهب ایرانی مساوی اسلام و ایران مذهبی مساوی امالقرای اسلام از جایگاه ویژهای برخوردار است. پر واضح است که قالب قصیده و مثنوی بیش از ظرف غزل، مجال انعکاس چنین ایدههای اجتماعی را دارد. در شعر شهریار هم، اگر غزل بیش از همه، در خدمت اشعار عاشقانه و گاهی عارفانه او قرار گرفته، این قصیدهها و مثنویهای اوست که منعکس کننده دیدگاههای اجتماعی و گاهی سیاسی او گردیده است.
در این مقاله با نگاهی به اشعار شهریار، جایگاه ایران در شعر او کاویده شده است. در کنار آن به افکار اجتماعی